15. آبان 1395 - 11:02   |   کد مطلب: 28890

تصاویر عزاداری شهادت حضرت رقیه(س) روز گذشته در بین الحرمین

 

15. آبان 1395 - 10:52   |   کد مطلب: 28889
خواستگاری در زمین فوتبال + عکس
بازیکن اسلواکیایی پیش از شروع بازی از کمک داور خواستگاری کرد.

به گزارش ایسنا به نقل از آس، گاهی اوقات در مسابقات فوتبال لحظات جالبی ثبت می شود. آخرین بار این اتفاق در اسلواکی رخ داد. لوبومیر وایکا بازیکن نیزنا پیش از شروع دیدار برابر  وتاتران در دسته پنجم لیگ این کشور از داور خط خواستگاری کرد.

 

15. آبان 1395 - 10:45   |   کد مطلب: 28888

 شهادت حضرت رقیه علیهاالسلام
عمه، بابایم کجاست؟
اسارت دشوار و یتیمی دردی عمیق است. یک سه ساله، چگونه می تواند تمام رنجِ تشنگی و زخم تازیانه اسارت و از آن بدتر، درد یتیمی را به جان بخرد، آن هم قلب کوچکِ سه ساله ای که تپیدن را از ضربانِ قلب پدر آموخته و شبی را بی نوازش او به صبح نرسانده است. امّا... امّا او رقیه حسین است و بزرگی را هم از او به ارث برده است. رقیه پس از عاشورا، پدر را از عمه سراغ می گیرد و لحظه ای آرام ندارد، با نگاه های کنجکاوش از هر سو ـ تمام عشقش ـ پدرش را می جوید و سکوتِ عمه، سؤال او را بی جواب می گذارد و او باز هم می پرسد: «عمه، بابایم کجاست؟...»

لحظه های بی قرار
این جا خرابه های شام، منزل گاه اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم است. رقیه با اسیران دیگر وارد خرابه می شوند، اما دیگر تاب دوری ندارد. پریشان در جست و جوی پدر است. امشب رقیه، فقط پدر و نوازش های پدر را می خواهد. امشب رقیه علیهاالسلام است و عمه، امشب رقیه علیه السلام است و سر بابا، امشب ملائک آسمان از غم دختر حسین علیه السلام در جوش و خروشند، امشب شب وداع رقیه علیهاالسلام و زینب علیهاالسلام است. او در آغوش عمه، بوی پدر را به یاد می آورد و دستان پر مهر او را احساس می کرد.

گل نازدانه پدر
رقیه ...رقیه نجیب! ای مهتاب شب های الفت حسین! ای مظلوم ترین فریاد خسته! گلِ نازدانه پدر و انیس رنج های عمه!
رقیه... رقیه کوچک! ای یادگار تازیانه های نینوا و سیل سیلی کربلا! دست های کوچکت هنوز بوی نوازش های پدر را می داد، و نگاه های معصوم و چشمان خسته ات، نور امید را به قلب عمه می تاباند.
رقیه... رقیه صبور! بمان، که بی تو گلشن خزان دیده اهل بیت، دیگر بوی بهار را استشمام نخواهد کرد، تو نوگل بهشتی و فرشته زمینی، پس بمان که کمر خمیده عمه، مصیبتی دیگر را تاب نخواهد آورد.

غربتِ خرابه
یا رب امشب چه شبی است. در و دیوار فرو ریخته این خرابه غزل کدامین خداحافظی را می سرایند؟ زینب، این بانوی نور و نافله های نیمه شب، دستی به آسمان دارد و دستی بر سر رقیه؛ بخواب عزیز برادرم!
باز هم رقیه علیهاالسلام و گریه های شبانه، باز هم بهانه بابا و بی قراری هایش، و این بار شامیان چه خوب پاسخ بی قراریِ رقیه علیهاالسلام را می دهند و سر حسین علیه السلام را نزد او می آورند.
آن شب، هیچ کس توان جدا کردن رقیه علیهاالسلام را از سرِ بابا نداشت. تو با سرِ بابا چه گفتی؟ چشم های پدر، کدامین سرود رفتن را برایت خواند که مانند فرشته ای کوچک، از گوشه خرابه تا عرش اعلا پر کشیدی و غربتِ خرابه را برای عمه به جای نهادی.

متاب ای ماه، متاب!
امشب، غم گین ترین ماه، آسمان دنیا را تماشا می کند. آسمان! چه دل گیری امشب، گویی غم مصیبتی به گستردگی زمین، قلبت را می فشرد. امشب فرشته های سیاه پوش، بال در بال هم، فوج فوج به زمین می آیند و ترانه غم می سرایند. در و دیوار خرابه، از اندوه زینب علیهاالسلام ، بر سر و سفیر می کوبند. امشب چشمه های آسمان، از گریه خونین زینب علیهاالسلام ، خون می بارد و چهره زمین از وسعت اندوه، تاریک است. متاب امشب ای ماه، متاب! هیچ می دانی، امشب گیسوان پریشانِ رقیه، به خواب کدامین نوازش رفته است؟ متاب که دردهای آشکار بسیار است. متاب که زخم های بی شمار بسیار است. متاب که دل پر شرار زینب علیهاالسلام به شراره جدایی نازنینی دیگر، در سوز و گداز است. متاب که امشب خرابه شام، از داغ سه ساله گل حسین، تیره ترین خرابه دنیاست. متاب ای ماه، متاب!

آرام نازنین عمه
آرام نازنین عمه! آرام، مبادا شامیان صدای گریه و بی تابی دختر حسین را بشنوند. این خرابه کجا و آغوش گرم و نوازش های مهربان بابا کجا؟ این سر بریده بابا و این دختر کوچک حسین. هر چه می خواهد دل تنگت، بگو. بابا، امشب به مهمانی دلِ بی قرارت آمده، بگو از سیلی خوردن ها و تازیانه ها و آتش خیمه های عصر عاشورا. بگو از درد غربت و محنت غریبی، بگو از صورت های نیلی و اسیری و بیابان های بی رحمی. بگو از بی شرمی یزیدیان و کوفیان سست پیمان و استقبال شامیان، آرام، نازنین عمه! آرام. اکنون تو، به مهمانی بابا می روی. سفر به سلامت!

اندوه هجرت
امشب به وعده گاه نخستین باز می گردی. آن جا پدر و ملائک، به اشتیاق، در انتظار تو هستند. امشب آسمان گرفته و تاریک است و باد خزان غبار مرگ می پاشد. گریه امان اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم را بریده است و عشق از غم این هجران، و اندوه هجرت تو گل تازه شکفته و معطری که در قلب بهار می پژمرد، زار می نالد، آرام و قرار زینب علیهاالسلام ، رفته است. سرانجام آن لحظه فرا رسید و رقیه علیهاالسلام کوچک زینب، از خاک تا افلاک پر کشید.

تو را چه بنامم
تو را چه بنامم، که ناب تر از شبنم های صبح گاه بر گلبرگ تاریخ نشسته ای. تو را چه بسرایم که آوازه برکت و کرامتت، موج وار، همه دل ها را به تلاطم در آورده است. تو را چه بنامم که بیش از سر بهار در آغوش بابا، طعم زندگی را نچشیدی و مانند او، غریبانه از غربت این غریبستان خاکی بار سفر بستی. پس سلام بر تو، روزی که به عالم خاکی گام نهادی و روزی که به افلاک پر کشیدی.

میلاد نوگل امام حسین علیه السلام
امام حسن مجتبی علیه السلام ، به برادرش امام حسین علیه السلام وصیت نمود که با ام اسحاق که همسرش بود وصلت کند. امام حسین علیه السلام به سفارش برادر عمل کرد و ثمره آن ازدواج، دختر نازدانه ای به نام رقیه شد. با تولد حضرت رقیه علیهاالسلام در سال 57 قمری، مدینه نور دیگری گرفت و خانه کوچک امام، گرمای تازه ای یافت. دیری نپایید که ام اسحاق جان به جان آفرین تسلیم کرد و رقیه کوچک از نعمت مادر محروم شد. امام حسین علیه السلام او را در آغوش پر مهر خویش، بزرگ کرد و پیوسته به خواهرش زینب علیهاالسلام سفارش می فرمود که برای رقیه علیهاالسلام مادر باشد و به او محبّت کند.
بی مادری حضرت رقیه علیهاالسلام ، پرستاری های حضرت زینب علیهاالسلام و سفارش های حضرت امام حسین علیه السلام باعث شده بود، پیوندی عمیق، بین حضرت زینب علیهاالسلام و حضرت رقیه علیهاالسلام پدید آید.

رقیه در کربلا
از لحظه ورود کاروان به کربلا، رقیه لحظه ای از پدر جدا نمی شد، شریکِ غم ها و مصیبت های او بود و با دیگر یاران امام از درد تشنگی می سوخت. یکی از افراد سپاه یزید می گوید:
من در میان دو صف لشکر ایستاده بودم، دیدم کودکی از حرم امام حسین علیه السلام بیرون آمد، دوان دوان خود را به امام رسانید، دامن آن حضرت را گرفت و گفت: ای پدر، به من نگاه کن! من تشنه ام. این تقاضای جان سوز آن دختر تشنه کام و شیرین زبان، چون نمکی بر زخم های دل امام بود و او را منقلب کرد، بی اختیار اشک از چشمان اباعبداللّه علیه السلام جاری گردید و با چشمی اشک بار فرمود: «دخترم، رقیه! خداوند تو را سیراب کند؛ زیرا او وکیل و پناه گاه من است.» پس دست کودک را گرفت و او را به خیمه آورد و او را به خواهرانش سپرد و به میدان برگشت.

رقیه و سجاده پدر
گاه سجاده امام حسین علیه السلام ، با دست های کوچک حضرت رقیه علیهاالسلام باز می شد و او به انتظار پدر می نشست تا می آمد و در آن سجاده به نماز می ایستاد و رقیه علیهاالسلام از آن رکوع و سجود امام لذت می برد. در کربلا نیز رقیه علیهاالسلام ، هر بار هنگام نماز، سجاده امام را می گشود. ظهر عاشورا به عادت همیشگی منتظر بابا بود، ولی پس از مدتی، شمر وارد خیمه شد و رقیه علیهاالسلام را کنار سجاده پدر دید که سراغ او را می گرفت، آن ملعون نیز جواب این سؤال را با سیلی محکمی که به صورت کوچک او نواخت، پاسخ گفت.

رقیه در راه شام
کاروان کربلا، از کوفه راهی شام شد، همان کاروانی که اهل بیت پیامبر بودند و به اسیری از کربلا آورده شده بودند، در بین راه که سختی و مشکلات بر رقیه کوچک فشار آورده بود، شروع به گریه و ناله کرد. یکی از دشمنان چون آن فریاد و ضجه را شنید، به رقیه علیهاالسلام گفت: ای کنیز، ساکت باش؛ زیرا این با گریه تو ناراحت می شوم. آن حضرت بیشتر اشک ریخت، بار دیگر آن نامرد گفت: ای دختر خارجی، ساکت باش. حرف های زجر دهنده آن مرد، قلب رقیه علیهاالسلام را شکست، رو به سر پدر فرمود: ای پدر! تو را از روی ستم و دشمنی کشتند و نام خارجی را هم بر تو گذاردند، پس از این جمله ها، آن دشمن خدا، غضب کرد و با عصبانیت رقیه را از روی شتر بر زمین انداخت.

رقیه در خرابه شام
بعد از ورود اهل بیت امام حسین علیه السلام به شام، آنان را در خرابه ای نزدیک کاخ سبز یزید جای دادند. روزها آفتاب و شب ها، سرما به شدت آنان را اذیت می کرد. علاوه بر آن، نگاه مردم شام که به تماشای خرابه نشینان می آمدند، داغی جان سوز بود. روزی حضرت رقیه علیهاالسلام ، به جمع شامیان که در حال برگشتن به خانه های خود بودند، اشاره کرد و ناله ای دردناک از دل برآورد و به عمه اش گفت: ای عمه، اینان کجا می روند؟ آن حضرت فرمود: ای نور چشمم اینان ره سپار خانه و کاشانه خود هستند. رقیه گفت: عمه جان مگر ما خانه نداریم، و زینب علیهاالسلام فرمود: نه، ما در این جا غریبه هستیم و خانه ای نداریم، خانه ما در مدینه است. با شنیدن این سخن، صدای ناله و گریه رقیه بلند شد.

رقیه و خواب پدر
سختی های اسارت، رقیه علیهاالسلام را به شدت می رنجاند و او یک سره بهانه بابا را می گرفت، شبی در خرابه شام و در خواب، پدر را دید، چون از خواب برخاست و چشم گشود، خود را در خرابه یافت و از پدر نشانی ندید. از عمه سراغ پدر را گرفت و زینب علیهاالسلام بسیار گریه کرد و رقیه علیهاالسلام نیز با عمه گریست. آن شب باز صدای عزاداری زنان اهل بیت بلند شد؛ مجلسی که نوحه سرایش رقیه علیهاالسلام بود. از سر و صدای اهل بیت، یزید از خواب بیدار شد و پرسید چه خبر است؟ به او خبر دادند که کودکی سراغ پدرش را گرفته است. یزید دستوری داد، سر پدرش را برای او ببرند.
این دستور یزید نشان از رذالت و شقاوت طینت او بود و برگی دیگر از دفتر مظلومیت های بی شمار اهل بیت را گشود.

پرواز به سوی پدر
وقتی به دستور یزید، سر پدر را برای رقیه علیهاالسلام آوردند، رقیه سر را در بغل گرفت و عقده های دل را باز کرد و هر چه می خواست با سر بابا گفت. آن شب رقیه علیهاالسلام ، گم شده خود را یافته بود، اما بی نوازش و آغوش گرم. پس لب هایش را بر لب های بابا گذاشت و آن قدر گریست تا جان به جان آفرین تسلیم کرد. پشت خمیده زینب علیهاالسلام شکست، رو به سر برادر فرمود: آغوش بگشا که امانتت را باز گرداندم. دیگر کسی ناله های شبانه رقیه علیهاالسلام را در فراق پدر نشنید.

وداع زینب علیهاالسلام با رقیه علیهاالسلام
وقتی کاروان اسیران کربلا، به مدینه بر می گشت، غمی جان کاه وجود زینب علیهاالسلام را می آزرد؛ چگونه از خرابه و شام دل بکند؟ نو گلی از بوستان حسین علیه السلام در این خرابه آرمیده، شام بوی رقیه علیهاالسلام را می دهد، رقیه ای که یادگار برادر بود و نازدانه پدر و در دست زینب علیهاالسلام امانت. زینب علیهاالسلام بی رقیه چگونه به کربلا و مدینه وارد شود؟ غم سراسر شام را گرفته و گریه ها، باز هم سکوت شهر را در هم شکسته است.

راز دل با پدر
هنگامی که در خرابه شام، سر پدر را نزد رقیه علیهاالسلام آوردند، آن دختر کوچک بسیار گریست و سخنانی بر زبان آورد که شیون اهل بیت علیه السلام را بلند کرد و آتش بر دل زینب علیهاالسلام نشاند:
پدر جان! کدام سنگ دلی سرت را برید و محاسن تو را به خون پاکت خضاب کرد؟
پدر جان! چه کسی مرا در کودکی یتیم کرد؟ پس از مادر از غم فراق او به دامان تو پناه می آوردم و محبت او را در چشم های تو سراغ می گرفتم، اکنون پس از تو به دامان که پناه برم؟
پدر جان! پس از تو چه کسی نگهبان دختر کوچکت خواهد بود، تا این نهال نو پا به بار بنشیند؟
پدر جان! پس از تو چه کسی غم خوار چشم های گریان من خواهد بود؟
پدر جان! در کربلا، مرا تازیانه زدند، خیمه ها را سوزاندند، طناب بر گردن ما انداختند و بر شتر بی حجاز سوار کردند و ما را اسیران از کوفه به شام آوردند.

شام، حرم یادگار حسین علیه السلام
رقیه کوچک و یادگار حسین علیه السلام ، پس از رحلت در خرابه شام، همان جا مدفون گردید، کم کم مقبره ای به روی قبر بی چراغ او ساخته شد و بارگاهی برای عاشقان شد. حرمش، میعادگاه عاشقان دل سوخته اباعبداللّه است. بوی حسین، از هر گوشه اش روح و جان را می نوازد. نیازمندان، دست حاجت به سویش دراز می کنند و خسته دلان بار سنگین دل را در کنار او می گشایند. زیارت حرم و بارگاهش آرزوی هر دل داده ای است.

شهادت حضرت رقیه در سروده شاعران
سوختم ز آتش هجر تو پدر تب کردم     روز خود را به چه روزی بنگر شب کردم
تازیانه چو عدو بر سر و رویم می زد     ناامید از همه کس روی به زینب علیهاالسلام کردم
* * *
اشک یتیم
ای عمه بیا تا که غریبانه بگرییم     رو از وطن و خانه، به ویرانه بگرییم
پژمرد گل روی تو از تابش خورشید     در سایه نشینیم و به جانانه بگرییم
لبریز شرای عمه دگر کاسه صبرم     بر حال تو و این دل ویرانه بگرییم
نومید ز دیدار پدر گشته دل من     بنشین به کنارم، پریشانه بگرییم
گردیم چو پروانه به گرد سر معشوق     چون شمع در این گوشه کاشانه بگرییم
این عقده مرا می کشد ای عمه     پیش نظر مردم بیگانه بگرییم

منبع:hawzah.net

   



15. آبان 1395 - 10:28   |   کد مطلب: 28887
دروازه‌بان تیم فوتبال زنان گامبیا در مدیترانه غرق شد+تصاویر
دروازه‌بان تیمِ فوتبال گامبیا، در آرزوی بازی در تیم های اروپایی، به همراه پناه جویان لیبیایی در آب های دریای مدیترانه جان باخت.
 "فاطِم جاوارا" دختر 19 سالۀ گامبیایی، تصمیم داشت برای بازی در تیم هایی اروپایی خود را از طریق جزیرۀ لامپیدوزا به ایتالیا برساند، اما آرزوهای این فوتبالیستِ ملی پوش گامبیا، به همراه آرزوهای دیگر پناه جویان، طعمۀ دریا شد.
 
به گزارش آفتاب‌نیوز به نقل از العالم،روزنامۀ گاردین روز جمعه نوشت: «جاوارا، یک سال پیش، برای نخستین بار، در یک بازی دوستانه، تیم گامبیا را در مسابقه با تیم گلاسکو همراهی کرد».
بر اساس اعلام سازمان ملل، اواخر هفتۀ گذشته، یک قایق حامل 239 پناه جو، در مقابل سواحل لیبی، گرفتار طوفانی ناگهانی شد و همگی به جز دو تن از آنان کشته شدند. این همان قایقی است که فاطم جاوارا نیز با آن سفر می کرد.
 
"چورو امبرگا"، مربی تیم فوتبال زنان گامبیا، ضمن ابراز تاسف از این واقعه، جاوارا را از بازیکنان تلاشگر تیم توصیف کرد.
 
مسئولان گامبیا خاطر نشان کردند که جاوارا، در ماه سپتامبر گذشته سفر خود را از طریق بیابان آغاز کرد و خود را به سواحل لیبی رساند تا با شماری از پناه جویان آفریقایی، عازم سواحل ایتالیا شود.
 
بر اساس آمار سازمان های بین المللی مهاجرت، در سال جاری میلادی، دستکم 4200 پناهجوی آواره از جنگ، به امید رسیدن به آرامش، در مسیر سفر به اروپا، جان خود را از دست دادند.
 
 
15. آبان 1395 - 10:21   |   کد مطلب: 28886
کاچی غذایی محبوبی در بین اقوام مختلف خراسان شمالی است که بیشتر این غذای ساده و سنتی در روزهای سرد پخت می شود و جایگاه خاصی در خانواده ها دارد.

به گزارش راه ساجده،  آشپزی امروز توسط مادری ارائه می شود که تمام تنهایی هایش را با کارهای تفریحی و ورزشی پر کرده است و سلامتی اش را مدیون تحرکش می داند، او ملیحه نوروزی متولد 1324، مادر شهیدی است که سختی های زیادی را متحمل شده است و هم اکنون بعد از گذشت آن روزها با شادابی تمام زندگی را از سر گرفته است که تمامی آن را هم مدیون ورزش است.

مواد اولیه  کاچی برای 4 نفر:

یک لیوان برنج نیم دانه

یک لیوان آرد

روغن زرد یا روغن مایع به اندازه لازم

گوشت چرخ کرده یا گوشت قیمه شده گوسفندی برای تزئین

ماست شیرین برای تزئین

15. آبان 1395 - 9:34   |   کد مطلب: 28884
دو غول فوتبال آلمان و اسپانیا در دیدارهای این هفته خود در لیگ با پیراهن‌های ویژه‌ای به میدان می‌روند.

به گزارش مشرق،‌ دو تیم فوتبال بایرن مونیخ آلمان و رئال مادرید اسپانیا در دیدار با حریفان خود در این هفته بوندس لیگا و لالیگا با پیراهن‌های ویژه‌ای به میدان می‌روند.

بر این اساس آدیداس برای این دو غول فوتبال جهان پیراهن‌هایی طراحی کرده که از زباله و پلاستیک‌های بازیافتی از اقیانوس‌ها بدست آمده است.

کمپانی آدیداس با پاکسازی مناطق ساحلی جمله سواحل مالدیو در آسیا سعی بر این دارد تا پیراهن‌های سازگار با محیط زیست را طراحی کند.

بر این اساس باوارایی‌ها در دیدار با هوفن‌هایم و رئال در رویارویی با اسپورتیگ خیخون از این نوع پیراهن خواهند پوشید.

15. آبان 1395 - 9:33   |   کد مطلب: 28883
عراقی ها با گلوله های موشکیِ کاپیتان یونس محمود به جنگ داعش در موصل رفتند.

به گزارش مشرق، کاربران شبکه های اجتماعی تصویر یکی از نیروهای عراقی را منتشر کردند که یک گلولۀ موشکی در دست دارد. بر روی این گلوله، نام یونس محمود و لقبِ "السفاح" به معنی "قاتلِ خونریز" نوشته شده است.

 
یونس محمود، فوتبالیست مشهور تیم ملی عراق است که اخیراً با دنیای فوتبال خداحافظی کرد.
یونس محمود، به خاطر گل های حساس و تمام کننده ای که برای تیم ملی عراق زده بود، از محبوبیت بسیار زیادی نزد مردم عراق برخوردار است و گل های او را به موشک هایی قاتل تشبیه می کنند.
یونس محمود، در سال 2007، با گلِ تمام کننده ای که در فینال جام ملت های آسیا به دروازۀ عربستان سعودی زد، جایگاهی تاریخی در فوتبال عراق یافت، تا جایی که اکنون سربازان عراقی، موشک های کشنده ای که به داعش شلیک می کنند را یونس محمود نام می نهند.
 
یونس محمود، در 150 مسابقه، برای عراق بازی کرد و  طی این بازی ها، 57 گل برای تیم ملی کشورش به ثمر رساند.
 

 

منبع: العالم
 
15. آبان 1395 - 9:30   |   کد مطلب: 28882
فوتبال ساحلی ایران فینالیست شد
تیم ملی فوتبال ساحلی ایران با شکست تاهیتی به فینال جام بین قاره‌ای رسید.

به گزارش مشرق، تیم ملی فوتبال ساحلی ایران از ساعت19:30 امروز(جمعه) در مسابقات جام بین قاره‌ای فوتبال ساحلی امارات به مصاف تاهیتی رفت و موفق شد با پیروزی 8 بر 6 به فینال این مسابقات راه پیدا کند.

ملی‌پوشان کشورمان در فینال باید به مصاف تیم ملی برزیل بروند که موفق شد با نتیجه 7 بر صفر روسیه را شکست دهد.
 

 
منبع: میزان
15. آبان 1395 - 9:28   |   کد مطلب: 28881

سرویس ورزش مشرق - فیفا خوب یا بد، پاک یا ناپاک، اساسنامه ای دارد که اعضای آن ضمن پذیرش مفادش، عضویت رسمی پیدا کرده اند. این اساسنامه و قوانین رایج در فیفا مشخص، غیر قابل انکار و شفاف هستند.

15. آبان 1395 - 9:25   |   کد مطلب: 28880
عفریته جنگ، جنگ جهانی سوم را کلید می‌زند
هیلاری کلینتون نماینده رادیکالیسم دموکرات علیه ملت ایران است که مهم‌ترین اصل حاکم بر رفتارهای آن حمایت بی‌چون و چرا، حداکثری و متعصبانه از اسرائیل است.
به گزارش مشرق؛ مهدی محمدی در سرمقاله امروز روزنامه وطن امروز در واکنش به طرح هیلاری کلینتون برای ایجاد منطقه پرواز ممنوع بر فراز سوریه، آن را سرآغازی برای وقوع جنگ جهانی سوم خواند و نوشت:
 
چندی پیش آقای روحانی گفت انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا از دید وی رقابت میان بد و بدتر است. اگرچه او وارد مصادیق نشد اما می‌توان حدس زد روحانی و تیمش، هیلاری کلینتون را بد و دونالد ترامپ را بدتر می‌دانند. در این باره البته اختلاف‌نظرهای فراوانی وجود دارد طوری که می‌توان گفت بخش اعظم نخبگان آشنا با حوزه سیاست خارجی و دست‌اندرکاران سیاست‌گذاری امنیت ملی کشور به احتمال بسیار زیاد با روحانی موافق نیستند.
 
 
هیلاری کلینتون نماینده رادیکالیسم دموکرات علیه ملت ایران است که مهم‌ترین اصل حاکم بر رفتارهای آن حمایت بی‌چون و چرا، حداکثری و متعصبانه از اسرائیل است. در میان برنامه‌های او نیز آنچه از همه چشمگیرتر است، تلاشی است که وعده داده برای احیای برتری منطقه‌ای اسرائیل از جمله از طریق بدل کردن اعراب به اقمار همیشگی آن، انجام خواهد داد.
 
 
اگر تنها یک تفاوت کوچک میان کلینتون و اوباما وجود داشته باشد مربوط به این است که هیلاری عقیده دارد آمریکا باید گام‌هایی جدی برای تقویت اعراب در مقابل ایران بردارد بویژه حالا که سعودی تقریبا تمام مرزها و ملاحظات پیشین در شراکت با اسرائیل و بدل شدن به «ابزار منطقه‌ای آمریکا برای مهار ایران» را کنار گذاشته و برای ضربه زدن به ایران چنان حریص است که منابع خود را تا مرز ورشکستگی هدر داده است.
 
 
روی کار آمدن کلینتون بی‌شک به تشدید تنش‌های منطقه‌ای و شتابان‌تر شدن روند تشکیل جبهه مشترک سعودی- اسرائیل علیه همه کشورهای منطقه بویژه ایران خواهد انجامید و وضعیت ژئوپلیتیکی غرب آسیا را از اینکه هست بسیار وخیم‌تر خواهد کرد.
 
 
همین حالا مهم‌ترین سرچشمه ضربات جدیدی که هیلاری کلینتون دریافت می‌کند فردی است به نام هما عابدین که اگرچه ظاهرا هندی-پاکستانی معرفی می‌شود اما در واقع یک سعودی است که کلینتون بشدت به او وابسته است و حتی به قیمت وارد آمدن خسارت بی‌سابقه به کمپینش حاضر نیست او را از خود دور کند.
 
 
علاوه بر این، کلینتون نماینده آن دسته از سیاستمداران آمریکایی است که خود را معمار استراتژی‌تحریم می‌دانند و به کارآیی آن در پیشبرد سیاست‌های بین‌المللی آمریکا باور دارند. درباره ایران نیز تردیدی نیست که رژیم جنایتکارانه و بی‌سابقه تحریم‌ها بیش و پیش از هر کس دیگر توسط تیم کلینتون در وزارت خارجه آمریکا طراحی و اعمال شد و کسانی که پس از او آمدند چیز چندانی بر این بنای منحوس نیفزودند. اکنون کار از این هم فراتر رفته است. موسسه رند که ارتباطاتی عمیق با تیم کلینتون دارد اخیرا نسخه‌ای از یک راهبرد جدید را عرضه کرده که تحریم را با دیگر ابزارهای قدرت ملی آمریکا از جمله عملیات اطلاعاتی، حمله سایبری، تهدید نظامی، فشار روانی و رسانه‌ای، هجمه دیپلماتیک و... مخلوط می‌کند و ماحصل آن راهبرد جدیدی است که «استراتژی اعمال فشار» (P2C: The power to coerce) نامیده می‌شود. در این راهبرد جدید- که اجرای آن اولویت تیم کلینتون در قبال ایران خواهد بود- همه ابزارهای قدرت ملی آمریکا بدل به ابزار جنگ علیه ایران می‌شود و بی‌سابقه‌ترین رویارویی میان ایران و آمریکا شکل خواهد گرفت.
 
 
همه اینها را باید در کنار اراده‌ای قرار داد که تیم کلینتون برای استفاده حداکثری از ابزارهای خصمانه نهفته در برجام علیه ایران دارد. دولت اوباما در استفاده از بخش‌های مربوط به دسترسی و بازرسی و همچنین اعمال معیارهای سختگیرانه درباره روند رسیدن به «ارزیابی گسترده‌تر» (BC) درباره برنامه هسته‌ای ایران احتیاط کرد، چرا که نمی‌خواست دستاوردهای سیاسی ناشی از برجام را به سرعت به خطر بیندازد. تیم هیلاری با این پیش‌فرض سر کار می‌آید که دولت روحانی در ایران تحت هیچ شرایطی از برجام خارج نخواهد شد، بنابراین آمریکا باید برجام را هم به بخشی از راهبرد P2C  تبدیل کند.
 
 
همه این شواهد به ما می‌گوید هیلاری بسیار تندروتر از آن است که به نظر می‌رسد. یک جنبه دیگر این موضوع که هنوز به آن نپرداخته‌ایم اراده بسیار روشن او برای مداخله در امور داخلی ایران از طریق تقویت نخبگان سیاسی غربگرا و جامعه مدنی هوادار آمریکاست که وظیفه آن  ایجاد پیوند سیستماتیک میان بخش‌های سازمان‌یافته جامعه ایرانی با غرب و تبدیل کردن آنها به موتور محرکه تغییر و مجری عملیات براندازانه در ایران خواهد بود. می‌دانیم که این شبکه به ظاهر مدنی، در واقع ابزاری در دست آمریکا خواهد بود تا وقتی که اگر زمانی اراده کرد وارد رویارویی مستقیم با ایران شود، آن را به سرعت بدل به «میلیشیا» و «تجربه عراق» را تکرار کند.
 
 
اگرچه می‌توان هر یک از موارد بالا را تا حد قابل توجهی بسط داد ولی هیچ‌یک از آنها به این اندازه مهم نیست که هیلاری کلینتون خطرناک‌ترین رئیس‌جمهور آمریکا از این حیث است که روی کار آمدن او به احتمال بسیار زیاد به وقوع یک جنگ بسیار بزرگ- به تعبیر جان کری «جنگ سوم جهانی»- در غرب آسیا خواهد انجامید.
 
 
تیم کلینتون (تا جایی که آنها را می‌شناسیم) این موضوع را روشن کرده‌اند که هدف نهایی آنها در منطقه بازتعریف نقشه سیاسی و ترسیم مجدد مرزهای برخی کشورها از جمله عراق و سوریه است و گام نخست برای رسیدن به این هدف را نیز ایجاد منطقه امن و برقراری منطقه پرواز ممنوع در سوریه می‌دانند. این ایده‌ای است که اوباما هم چندین بار برای اجرای آن خیز برداشته اما واقعیت‌های میدانی در لحظات آخر آن را از ورود به این ورطه هولناک بازداشته است. هیلاری به صراحت وعده داده در صورت ورود به کاخ سفید منطقه پرواز ممنوع را در سوریه برقرار خواهد کرد. برقراری چنین مکانیسمی در حلب- اگر واقعا از سوی آمریکا با جدیت اجرا شود- به وقوع مهیب‌ترین جنگی در منطقه خواهد انجامید که تاریخ به خاطر دارد. نه ایران، نه دولت سوریه و نه حتی روس‌ها چنین مداخله‌ای را نخواهند پذیرفت و بویژه حالا که در آستانه یک پیروزی تاریخی در سوریه قرار دارند، به اعمال هر نوع مکانیسم پرواز ممنوع بی‌اعتنایی خواهند کرد. در این صورت وقوع برخورد میان آمریکا و متحدان سوریه قطعی است و وقتی چنین برخوردی رخ بدهد دیگر روشن نیست پای چه بازیگران دیگری به منازعه بازخواهد شد، دامنه بحران تا کجا رشد خواهد کرد و ابعاد درگیری چقدر شدید خواهد شد.
 
 
اگر از همه موارد دیگر صرف‌نظر کنیم، هیلاری کلینتون را به همین یک دلیل می‌توان «رئیس‌جمهور جنگ» نامید. او کمپین خود را به گونه‌ای پیش برده که مجبور به مداخله در منطقه خواهد بود و این مداخله با هر سناریویی که رخ دهد، رویارویی اجتناب‌ناپذیر خواهد بود. رویارویی هم با هر شدتی که آغاز شود، دیگر نمی‌توان ابعاد آن را کنترل کرد و کار به سرعت به جنگ تمام‌عیار خواهد کشید.

صفحه‌ها

اشتراک در پایگاه اطلاع رسانی ورزشکاران همدان RSS