13. آبان 1395 - 23:50   |   کد مطلب: 28867
وزیر ورزش با اشاره به وضعیت منصور پورحیدری گفت: از نظر پزشکی همه نوع کار برای پورحیدری در حال انجام است.

به گزارش ایسنا، سلطانی‌فر پس ازعیادت از منصور پور حیدری در جمع خبرنگاران گفت: همه چیز تحت نظارت است و پورحیدری باید از نظر بدنی مقاومت کند تا بتواند دوام بیاورد و این مراحل را پشت سر بگذارد.

وی گفت: از نظر پزشکی همه کار در حال انجام است و از فدراسیون پزشکی دکتر نوروزی نظارت کامل دارد و هر کاری که به لحاظ درمانی لازم باشد انجام می دهند.

وزیر ورزش افزود: از من و شما نیز به غیر از دعا کاری بر نمی‌آید و باید برای پور حیدری فقط دعا کنیم.

 
 
13. آبان 1395 - 23:46   |   کد مطلب: 28866

وزیر جدید ورزش و جوانان امشب به عیادت پیشکسوت باشگاه استقلال تهران رفت.

13. آبان 1395 - 11:27   |   کد مطلب: 28865

به گزارش همدان ورزش؛ در آستانه یوم الله 13 آبان، ورزشکاران همدانی در قالب هیئت های مختلف ورزشی و لباس های نمادین همچون سالهای قبل علیه سیاست‌های استکباری و جنایت‌های آمریکا در حق مردم ایران راهپیمایی کردند

.

13. آبان 1395 - 10:53   |   کد مطلب: 28863
امروزه جشن سه روزه هالووین در بیش از 30کشور جهان همه ساله در تاریخ 31 اکتبر آغاز می‌شود. کشورهایی همچون آلمان، ایتالیا بریتانیا، سویس، رومانی، روسیه، کانادا، ایرلند، استرالیا، فیلیپین، ژاپن، چین و حتی دبی از جمله این 30 کشور می‌باشند.

در ریشه‌یابی چیستی این جشن سالانه، اختلاف نظر بین دو دسته از محققین وجود دارد. دسته اول از محققین تاریخ بر این باورند که جشن هالووین توسط سلتیک‌هایی که به آمریکا مهاجرت کرده بودند به فرهنگ این کشور راه پیدا کرده و پس از مسیحی‌شدن آن به عنوان یک جشن سالیانه در فرهنگ آمریکایی و به تبع آن فرهنگ غربی جا پیدا کرده است. اما دسته دومی از محققین تاریخ بر این باور هستند که جشن هالووین از ابتدا یک جشن مسیحی بوده و از فرهنگ‌های دیگر وارد نشده است.

در ریشه‌شناسی لغت هالووین (Halloween) آمده است که این کلمه ترکیب شده‌ی دو کلمه (hollowed evening) بوده است که در زبان ما معنی "ظهر مقدس" می‌دهد.

امروزه جشن سه روزه هالووین در بیش از 30کشور جهان همه ساله در تاریخ 31 اکتبر آغاز می‌شود. کشورهایی همچون آلمان، ایتالیا بریتانیا، سویس، رومانی، روسیه، کانادا، ایرلند، استرالیا، فیلیپین، ژاپن، چین و حتی دبی از جمله این 30 کشور می‌باشند.

در تقویم مسیحی یک نوامبر، به نام روز مقدسان نامگذاری شده است که مردم برای تمام قدیسین از دنیا رفته دعا می‌کنند (در قرن هشتم پاپ جورج سوم روز اول نوامبر را به عنوا روز دعا برای همه مردگان قدیس نام‌گذاری کرد). و روز دوم نوامبر روز دعا برای افرادی است که تازه از این دنیا رفته‌اند. 31نوامبر یعنی یک روز قبل از شروع این دو روز مقدس مسیحی، به روز هالووین نامگذاری شده است که در فرهنگ مسیحی اروپایی این طور مرسوم شده است که به استقبال دور روز مقدس اول و دوم نوامبر می‌روند. از این رو به این سه روز متوالی یعنی

31اکتبر روز هالووین (Halloween)

1نوامبر روز مقدسان (All Hallow’s Day)

2نوامبر روز دعا برای تازه رفتگان (All Souls' Day)

در فرهنگ مسیحی (Allhallowtide) گفته می‌شود.

در مورد چرایی پوشیدن لباس‌های غیرعادی در این روز توسط مردم سند محکمی در دست نیست اما تاریخ‌پژوهان دلیل پوشیدن این دست لباس‌های غالبا ترسناک را برگرفته از اختلاط فرهنگ سلتیکی در فرهنگ مسیحی می‌دانند. در فرهنگ سلتیکی پوشیدن لباس‌های ترسناک در این روز به دلیل فراری دادن ارواح خبیثه صورت می‌گیرد. به گفته مورخین در فرهنگ سلتیکی که از دو هزار سال پیش به‌جای مانده است اول نوامبر روز پایان فصل برداشت محصولات زراعی و روز شروع تاریکی زمستان و مرگ طبیعت می‌باشد.

 

غرب مدرن

پس از رنسانس‌معرفتی، که در غرب با حذف دین از جامعه اتفاق افتاد، مذهب و ادیان به امری شخصی و درونی نزد مردم تبدیل شد و به عبارت دیگر مذهب در سیاست به طور کلی نقشی بازی نمی‌کرد. با گذشت سه قرن، به دلیل حذف دین مسیحیت از بطن جامعه‌ی غربی می‌توان با اطمینان گفت که غرب سنگ بنای تمدن خود را این بار نه بروی دین، بلکه بر روی انسان پایه‌گذاری کرده و حال همه چیز با انسان تعریف می‌شد. سه قرن زمان کافی می‌باشد تا یک تمدن را از نو و این بار بر‌پایه انسان‌گرایی (اومانیسم) بنا نهاد. امروز و در قرن بیست‌و‌یک در دنیایی زندگی می‌کنیم که به وضوح می‌توان دید که تمدن جدید با محوریت انسان به چه شکل توانسته خود را استوار نگه دارد و اینکه اصولا مبنا قرار گرفتن انسان، چگونه دنیایی را برای جهانیان می‌سازد. امروزه از ساده‌ترین تا پیچیده‌ترین مظاهر این تمدن، از علم و فکر گرفته تا تکنولوژی و ابزار، همه محصول تمدنی هستند که در قرن 17 پایه‌های فکری آن برای اولین بار گذاشته شد. همه مظاهر تمدن غربی امروز محصول و میوه درخت انسان‌گرایی است. از این رو صحبت در مورد نقاط ضعف این تمدن با مبنا قرار دادن انسان بسیار ساده شده است. در مورد محصول این تمدن، امروز راحت‌تر می‌توان نظر داد و آن را به نقد کشید.

به گفته هربرت مارکوزه اندیشمند آلمانی قرن بیستم، که از اعضای اصلی مکتب فرانکفورت بوده است، تمدن غربی انسان را هرلحظه به سمت تک‌ساحتی شدن پیش می‌برد. اما برای فهم این جمله و اینکه انسان تک‌ساحتی چیست و چگونه آینده‌ای در انتظار اوست باید نزدیک به نیم قرن می‌گذشت تا بتوان در مورد آن صحبت کرد. انسان غربی، امروزه به معنی کامل کلمه تک‌ساحتی شده و با مفهوم "تخصص" تعریف می‌شود. در روزگاری این انسان، چند حرفه و هنر را با هم داشت و از زندگی چند وجهی یا چند‌ساحتی برخوردار بود اما تمدن انسان‌گرای غربی این چند وجهی بودن را از وجود انسان‌ها گرفت.

سنگ بنای تمدن غربی از انسان تعریفی ارایه داد که واجد ساحت روحانی و معنوی نبود. متفکران غربی یکی پس از دیگری ساحت‌های وجودی انسان را از بین بردن و انسان را حیوانی تعریف کردند که تنها فرق آن با دیگر موجودات توان فکر کردن است. این اتفاق که در متون علوم انسانی قرن 17 و 18 رخ داد امروزه باعث به وجود آمدن تمدنی شده که مبتنی بر کتاب مقدسشان، انسان را فاقد روح می‌داند و از این رو در تمدن خود نیازی برای پاسخگویی به این بعد از وجود انسان لازم ندیده است. انسان غربی قرن بیست و یک، در دنیایی زندگی می‌کند که جسم مادی او یک سری نیازهای غریضی مشترک با حیوانات دارد، اما برای این انسان از نیاز به معنویات چیزی گفته نشده و راهی برای پاسخگویی به آن نیز عنوان نشده است.

اما این ضعف تمدن غرب، امروزه در حال نمایان شدن است. نیاز به معنویات و بعد روحانی انسان، امروزه با وضوح بیشتری دیده می‌شود و وجود این نیاز در غرب نشانه‌های خود را بروز داده است.

درست است که در تعریف انسان از نگاه غرب، وجهه‌ی روحانی دیده نشده است اما دلیل بر این نمی‌شود که این بعد وجودی انسان از بین برود. اما مشکل از آنجایی شروع می‌شود که انسان غربی درک درستی از این موضوع ندارد که این حس ونیاز در درون او از کجا آمده و نحوه پاسخگویی به آن باید به چه شکل باشد، در هر دوره به سویی کشیده شده و به دلیل عدم رفع این نیاز ما شاهد آن هستیم که در هر دهه این نیاز با روش‌های مختلفی به طور ناقص جواب داده شده و پس از ناکارآمدی به مدل دیگر روی آورده است. به طور مثال این نیاز معنوی در بین جوانان دهه هشتاد غربی به صورت جنبش‌های پانک و رپ خود را نشان داد. در همین دهه جنبش‌های مبارزه با جنگ و خون‌ریزی نیز نیاز روحی انسان‌ها را مقداری ارضا می‌کرد.

در علم سیاست اینطور عنوان می‌شود که نئولیبرالیسم برای فرار از این بحران وجودی انسان‌ غربی یعنی نیاز به معنویات سعی بر آن داشته که این دست نیازهای روحی انسان را با ترکیب کردن و ادغام آن در درون جنبش‌های مردمی و ان‌جی‌اوهای مردم نهاد با هدف مخالف با حاکمیت خنثی کند و تا به امروز در هر دهه با به وجود‌آوردن جنبش‌هایی فراگیر توانسته این نیاز مردم را تا حدی ارضا کند. از آخرین موارد این دست جنبش‌ها که در دهه گذشته شاهد فراگیر شدن آن بودیم می‌توان به جنبش شیطان‌پرستی و همچنین جنبش حفاظت از زمین اشاره کرد. این دست جنبش‌های فراگیر در غرب، توانست مقداری از نیاز انسان به پرستیدن را در خود جذب کنند و طرفداران زیادی را با خود همراه کنند.

البته در کنار تمام این موارد، توان دینی-فرهنگی اقوام و مذاهب مختلف در مواجهه با انسان غربی، توانسته میزان زیادی از این نیاز انسان غربی را جذب کند. بالارفتن میزان پیروان مذهب هندو و بودا در غرب به خصوص آمریکا از نمونه‌های بارز این موارد است. کتاب مشهور راز که عنوان پرفروش‌ترین کتاب سال را نیز دارد، انسان غربی تهی از معنویات را به سوی مدلی از معنویت فرا می‌خواند که برای انسان غربی بسیار جالب و روحانی می‌نمایید.

از خرده مراسم‌های آیینی که به نفع پاسخگویی به این دست از نیازهای انسان غربی در بین کشورهای غربی رواج پیدا کرده است جشن هالووین می‌باشد. جشنی مذهبی که امروزه از مذهب تهی شده و همچون یک جشن باستانی به آن نگاه می‌شود. همه ساله مردمانی از بیش از 31 کشور جهان در 31 اکتبر با لباس‌هایی غالبا ترسناک جشنی را برگذار می‌کنند که از تماشای آن می‌توان به میزان تهی بودن و فقدان مسائل روحانی در بطن تمدن انسان‌گرای غربی پی برد.

در زمانی زندگی می‌کنیم که این نادیده گرفتن بعد روحانی و معنوی انسان، در بین پایه‌گذاران فکری تمدن غربی این تمدن را با چالشی بزرگ رو به رو کرده که تا به امروز جوابی کامل برای آن پیدا نشده است. انسان غربی هر روز هرچه بیشتر از پوچ بودن و تهی بودن خود آگاه می‌شود و هر روز بیشتر و بیشتر برای غلبه بر این احساس ترسناک پوچ بودن از هر چیز برای خود دست‌آویزی فراهم می‌کند که این پوچی را نه درمان بلکه به طور موقت فراموش کند.

13. آبان 1395 - 10:42   |   کد مطلب: 28861
ازدواج زودهنگام عامل اصلی موفقیت من در فوتبال بود/ وصیت کرده‌ام تا ابد نام «مهدی» در خانواده‌ام حفظ شود
کاپیتان ذوب آهن می‌گوید: به همسرم وصیت کردم که بعد از من پسرم و پسرش و تا ابد حتما اسم مهدی را در خانواده مان حفظ کنیم.

 

کاپیتان تیم ذوب آهن در آخرین دقایق روز نهم خرداد 1395 موفق شد برای سومین بار در زندگی اش جام قهرمانی یکی از معتبرترین رقابت های فوتبالی در ایران را بالای سر برده و آن را در هوای گرم و شرجی خرمشهر به پرواز درآورد. پسر شیرازی باشگاه اصفهانی ها رابطه زیادی با دیگر استان های ایران دارد که برای دانستنش بهتر است اصل ماجرا را از زبان خودش بخوانید.

 
 
مهدی رجب زاده در گفت و گو با مشرق، به بخش هایی از زندگی اش پرداخت که شاید تا امروز کمتر در رسانه ها به آن پرداخته است. فوتبالیست تمام نشدنی شیرازی هنوز هم مانند جوانان 18، 19 ساله بازی می کند و رمز این توانمندی جسمانی اش را هم در صحبت هایش لو می دهد.

 

 
متن کامل این گفت و گو را در ادامه می خوانید:

 

 
* کاشته زیبایی به استقلال خوزستان زدی؟
- واقعا خوشحالم که در برد تیم مان نقش داشتم و فکر می کنم کاشته ای که زدم خوب جایی رفت وگرنه دروازه بان استقلال خوزستان مهارش می کرد.
 
* تغییر و تحولات در ذوب آهن خیلی وضعیت تان را تغییر نداد؟
- زمان می برد. البته ما تیمی داریم که بیشتر بازیکنانش چند سالی می شود که کنار هم کار می کنند. از این رو در ماهیت کلی کارمان تغییرات زیادی بوجود نیامده و می دانیم که باید چکار کنیم. ناسلامتی ما قهرمان جام حذفی قبل هستیم و باید از این عنوان مان دفاع کنیم.
 
* بازی تان با استقلال خوزستان تداعی کننده سوپرجام بود!؟
- دقیقا! ما در آن بازی اول گل خوردیم و بعد ضمن جبران هر دو گل در وقت اضافه دو گل دیگر زدیم. البته من در آن بازی تعویض شدم ولی بچه ها خیلی زحمت کشیدند. استقلال خوزستان انصافا تیم خوبی است که من در این سالها کمتر تیمی را دیده ام به این اندازه با جسارت و شجاعت بازی کند.
 
* این دومین قهرمانی تان در امسال بود و در اردیبهشت هم استقلال تهران را در خرمشهر در فینال جام حذفی شکست دادید. چقدر از آن قهرمانی خوشحال شدی؟
- خیلی لذتبخش بود. آن شب در خرمشهر اتفاقاتی رخ داد که باور کردنش برای هر انسانی سخت است. زمین نه چندان مطلوب و نور کم ورزشگاه باعث شده بود تا بازی از آن کیفیت خوب و همیشگی برخوردار نباشد ولی ما کارمان را کردیم. خیلی خسته بودیم و بدن های مان نای تکان خوردن نداشت ولی مانند سربازانی که به آنها گفته شده اگر نجنگید می میرید ما هم باید تا آخرین قطره توان مان را بکار می بستیم.
 
* اینقدر برای یک بازی خسته بودید؟
- اصلا باور نمی کنید. مانند فیلم ها شده بود. همه بازیکنان ما بدون استثنا از ناحیه عضلات دو قلو (پشت ساق پا) و ران دچار گرفتگی شده بودند و کسی نمی توانست راه برود ولی به محض آن که بازی شروع می شد درد و گرفتگی یادمان می رفت و تا می دیدیم که استقلالی ها حمله می کنند از خود بیخود می شدیم. درست مانند دفاع از مرز و خاک و وطن بود. همه له و لورده بودیم و خلاصه ...
 
* ...نکند به هوای بازی در مناطق جنگی حس و حال آن مناطق رابه خودتان گرفته بودید؟
- شاید اینطور باشد که می گویید (با خنده). خسته بودیم ولی نمی افتادیم.
 
* توانستی خرمشهر را هم ببینی؟
- نه متأسفانه. بازی آنجا برگزار شد ولی ما در آبادان اردو داشتیم و فقط فرصت شد که برای بازی به آنجا برویم و برگردیم. خیلی دوست داشتم به گلستان شهدا بروم و شلمچه را ببینم ولی قسمت نشد.
 
* متولد خرداد ماهی یا تیر؟
- من 31 خرداد 1357 به دنیا آمدم. در ویکی پدیا هم تاریخ تولدم به همین روز است ولی شناسنامه ام را اول تیر گرفتند.
 
* راز این همه سرزندگی و آمادگی خوب جسمانی ات در 38 سالگی چیست؟
- اینکه زود ازدواج کردم. 23 سالم بود که ازدواج کردم و بعد از یک سال هم پدر شدم.
 
* درباره ماجرای ازدواجت بگو؟
- ازدواج من داستان جالبی دارد. مادرم همیشه می گفت که برای تو از خارج از شیراز دختر نمی گیرم. او بعد از یکی دو سال که  بین دخترهای شیرازی برای من دنبال همسر می گشت به خانه خیلی از دخترهای دور وبری مان رفت اما سرانجام خاله ام که در اهواز زندگی می کرد روزی با مادرم تماس گرفت و گفت به اهواز بیایید تا دختری که برای مهدی پسند کرده ام ببینید. همان شد که شد و مادرم هم حرفش را زیر پا گذاشت و سرانجام برای من از بیرون از شیراز زن گرفت.
 
* الان دو فرزند داری؟
بله یک دختر کلاس هشتمی و یک پسر کلاس دومی.
 
* اسامی شان چیست؟
- آیناز و محمدمهدی.
 
* آیناز که اسم آذری است! پدر شیرازی و مادر اهوازی، چرا نام دخترتان آذری است؟
- آیناز یعنی ماه ناز. این اسم مورد علاقه هر دو نفرمان بود و آن را انتخاب کردیم.
 
* اسم پسرت هم که مهدی است! همسرت در خانه چطور شما دو نفر را صدا می زند؟
- پسرم را بیشتر "محمد مهدی" صدا می کنیم و فقط من هستم که بیشتر او را مهدی صدا می زنم. در واقع می خواستم اسمش را مهدی بگذارم ولی اطرافیان گفتند که هر دو نفرتان با یک اسم جور در نمی آید ولی به همسرم وصیت کردم که بعد از من پسرم و پسرش و تا ابد حتما اسم مهدی را در خانواده مان حفظ کنیم تا انشااله یکی از این خانواده از یاران حضرت مهدی (عج) بشود.
 
* فقط ازدواج زود هنگام باعث شده تا الان مثل جوان ها فوتبال بازی کنی؟
- از همه چیز مهمتر همسرم بوده است که در این سالها زندگی ام را مدیریت کرده است. باید برای مخاطبان شما که از همه سن و سالی هستند بگویم که مدیریت خانم ها در زندگی آقایان خیلی مهم است. من الان هیچ چیز از خودم ندارم و همه چیزم به نام همسرم است. نقش من در این زندگی فقط فوتبال بازی کردن بوده و باقی کارها را او انجام داده است. اگر می خواستم همین یک کار را هم بد انجام بدهم که دیگر هیچ. (با خنده)
 
* در کار منزل کمک همسرت نمی کنی؟
- آن اوایل ازدواج کمک می کردم ولی الان دیگر دنده ام پهن شده و ترسی از کتک خوردن ندارم(با خنده). بیشتر کارهای بیرون خانه با من است و داخل خانه من کار خاصی نمی کنم. ضمن اینکه الان یک دختر 14 ساله دارم که پا به پای مادرش در کارهای خانه به او کمک می کند.
 
* دخترت درس خوان است؟
- عالی است. اصلا در این سالها یکبار به یاد ندارم که به او گفته باشم درس بخواند ولی پسرم برعکس است.
 
* جایی خواندم که به پرندگان هم علاقمندی! درست است؟
- به کاسکو علاقه دارم و اتفاقا دوتا داشتم که یکی از آنها را به دوستم دادم و حالا یک جوجه آورده ام تا بچه ها آن را به حرف بیندازند.
 
 
* پسرت بعد از قهرمانی ات چه گفت؟
- فردای آن شب که به خانه آمدم فهمیدم دختر و پسرم زمان بازی گریه و دعا می کردند که پدرشان قهرمان شود و وقتی بازی تمام شده پسرم در خانه فریاد می زده که بابای من قهرمانه... و فردای آن شب که آمدم خانه مدالم را انداخته بود بر گردنش و با آن عکس می گرفت.
 
* بچه هایت را هم اهل ورزش بار آورده ای؟
دخترم بسکتبال و والیبال بازی می کند اما نه در حد حرفه ای بلکه برای سلامتی و سرگرمی. او درس خوان است و می خواهد پزشک اطفال شود. پسرم تازه امسال با فضای فوتبال آشنا شده و می خواهد وارد این بحث ها شود.
 
* اگر 6 میلیارد پول یکجا به دستت برسد چه می کنی؟
- چون می خواهم دیگر در اصفهان زندگی کنم با بخشی از آن یک ساختمان خوب می سازم و خودم هم در آن خانه ای برای خودم می سازم چون من هنوز در اصفهان خانه ندارم و تا امروز در شیراز سرمایه گذاری کرده ام. بقیه اش را هم یک حسینیه خیلی خوب یا یک مهدیه خیلی خوب برای برگزاری مراسم دینی مان در کازرون برپا می کنم.
 
* بچه شیرازی؟
- بله اما پدر و مادرم کازرونی هستند و به این خاطر می خواهم برای کازرون این کار را بکنم.
 
* در دیدار فینال جام حذفی رحمتی خیلی دعا می کرد ولی حتی یک پنالتی را هم درست تشخیص نداد تا به طرفش برود؟
- من به دعا و توسل اعتقاد ویژه ای دارم اما معتقدم که تقدیر را خداوند برای ما مقدر می کند و رقم می زند. گاهی ممکن است در یک جمع خداوند به خاطر یک نفر یک گروه را نجات دهد و برعکس ممکن است که در یک جمع به خاطر گناه یک نفر همه را تنبیه کند. آن شب هم تقدیر این بود که ما قهرمان شویم و تقدیر غیر قابل تغییر است.
 
 
* آرزویت در زندگی چیست؟
- خوشبختانه من در زندگی ام تا امروز به هر آنچه خواسته ام رسیده ام و البته شاید آرزوهایم کوچک بودند ولی برای همسر و فرزندانم بهترین ها را آرزو دارم. می خواهم پدری خوب برای بچه هایم و مردی خوب برای همسرم باشم.
 
* حرف پایانی؟
از همه کسانی که برای موفقیت من و رسیدنم به این مرتبه از زندگی زحمت کشیده اند به ویژه پدر و مادر و همسرم تشکر می کنم و امیدوارم که همه سلامت باشند. از شما هم ممنونم و امیدوارم قهرمانی ذوب آهن دل اصفهانی ها که به من لطف زیادی در این سالها داشته اند را شاد کرده باشد.
13. آبان 1395 - 10:16   |   کد مطلب: 28856
نام علی دایی در مکانی متفاوت در موزه فیفا درج شده است.

به گزارش گروه ورزشی خبرگزاری دانشجو، دایی سابقه بازی در تیم‌های استقلال اردبیل، تاکسیرانی، بانک تجارت، پرسپولیس، السد قطر، آرمینیا بیله‌فلد، بایرن مونیخ، هرتابرلین، الشباب امارات، صباباتری و سایپا را دارد. وی در 149 بازی ملی،109 گل به ثمر رسانده است و هم‌اکنون به‌عنوان بهترین گلزن بازی‌های ملی در تاریخ فوتبال مردان جهان شناخته می‌شود.

 

به تازگی تصویری در فضای مجازی در حال دست به دست شدن می باشد که در آن اسم  علی دایی آقای گل جهان به شیوه ای متفاوت در روی کمدی در موزه فیفا درج شده است.

 

13. آبان 1395 - 10:12   |   کد مطلب: 28855
ماندانا دانشور همسر حميد گودرزي كه پيش تر با انتشار نامه اي در عالم رسانه و هنر جنجال به پا كرده بود، روز گذشته به ايران بازگشته است.

گويا وي براي مذاكره درباره بازي در يك فيلم سينمايي به ايران سفر كرده و در اين مدت به مسائل خانوادگي خود نيز خواهد پرداخت.
 
تصوير زير مربوط به ايشان است كه پس از ورود به ايران در شبكه هاي مجازي منتشر كرده است.

 

13. آبان 1395 - 9:36   |   کد مطلب: 28854
سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار هزاران نفر از دانش‌آموزان و دانشجویان/ عکس نوشته
حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز در آستانه سیزدهم آبانماه روز دانش آموز و روز ملی مبارزه با استکبار جهانی، در دیدار هزاران نفر از دانش آموزان و دانشجویان با هشدار نسبت به برخی حرکت ها و تلاش های خطرناک برای تحریف حقیقت و منطق ایستادگی امام(ره) و ملت در مقابل آمریکا، در اذهان نسل جوان و همچنین القای این موضوع که تنها راه حل مشکلات کشور مذاکره و سازش با آمریکاست تأکید کردند: آنچه که مشکلات کشور را حل خواهد کرد،

به گزارش همدان ورزش؛عکس نوشته سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار هزاران نفر از دانش‌آموزان و دانشجویان در همدان ورزش منتشر شد.

 

سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار هزاران نفر از دانش‌آموزان و دانشجویان/ عکس نوشته
13. آبان 1395 - 9:24   |   کد مطلب: 28853
سرمربی تیم نفت گفت: «پلیس راهنمایی و رانندگی هم اول با من سلفی می گیرد و بعد جریمه ام می کند.»
 
13. آبان 1395 - 8:53   |   کد مطلب: 28852
با مشخص شدن وزیر ورزش و جوانان حالا همه نگاه‌ها به دو باشگاه پرسپولیس و استقلال است و اینکه آیا تغییراتی در این دو باشگاه صورت می‌گیرد یا خیر.

به گزارش رویش نیوز به نقل از تسنیم، از سوی دولت یازدهم، نام مسعود سلطانی‌فر به عنوان گزینه پیشنهادی وزارت ورزش به مجلس شورای اسلامی معرفی شد و او رأی اعتماد گرفت و همین موضوع باعث ایجاد حرف و حدیث‌های جدید در باشگاه پرسپولیس که دولتی است، شده است.

باشگاه پرسپولیس به این علت که مدیرانش به صورت مستقیم و با حکم شخص وزیر انتخاب می‌شوند، یک باشگاه کاملاً دولتی است. البته یک باشگاه دولتی که نه به قانون تجارت پایبندی دارد و نه به قانون بازنشستگی و مسئولان این باشگاه حاضر به توضیح و شفاف‌سازی در این دو مورد نیستند. با این حال پرسپولیسی‌ها با جدایی محمود گودرزی از وزارت ورزش به بی‌تکلیف‌ترین مدیران فوتبال ایران بدل شدند. هر کسی که تا امروز بر مسند سازمان تربیت بدنی و سپس وزارت ورزش تکیه زده، علاقه عجیبی به انتخاب مدیرعامل برای باشگاه‌های پرسپولیس و استقلال نشان داده و بدون تردید سلطانی‌فر هم حق انتخاب هیئت مدیره این دو باشگاه را برای خود قائل خواهد بود.

تکلیف باشگاه استقلال روشن است. این باشگاه هیئت مدیره و مدیرعامل دارد و همه مشغول به کار هستند. ثبات مدیریتی باعث شده احتمال ایجاد تغییرات در این باشگاه کمتر است به خصوص که مدیرعامل باشگاه در مصاحبه اختصاصی با خبرگزاری تسنیم، به این موضوع اشاره کرده بود که از گودرزی حکم نگرفته که با رفتن وزیر، مجبور به ترک باشگاه استقلال شود اما اوضاع در پرسپولیس کاملاً متفاوت است.

علی‌ اکبر طاهری سرپرست (بازنشسته) باشگاه پرسپولیس که همواره زیر چتر حمایتی گودرزی قرار داشت، حالا با رفتن وزیر با یک شرایط جدید مواجه شده است. از یک سو صندلی مدیریت بر باشگاه پرسپولیس به قدری جذابیت دارد که هر کسی را تشنه ادامه همکاری کند و از طرف دیگر، با حضور وزیر جدید امکان حمایت قطعی و صددرصدی از عملکرد بعضاً سوال‌برانگیز طاهری تا حد قابل توجهی کاهش می‌یابد.

وزیر مستعفی ورزش هرگز سعی نکرد از حمایت طاهری دست بکشد و طاهری نیز با استفاده از این شرایط هیچ وقت خودش را در مقام مسئول و پاسخگو به رسانه‌ها ندانست تا معماهایی مثل ‌آنچه در ادامه می‌خوانید، تا امروز بدون جواب باقی بماند:

* چطور یک مدیر می‌تواند پس از رسیدن به دوران بازنشستگی، باز هم در باشگاه بزرگی مثل پرسپولیس به کار مشغول شود؟

* چرا هرگز هیئت مدیره وارد چالش برای انتخاب مدیرعامل نشد؟ این هیئت مدیره واقعاً قابل اتکا و اعتماد است؟

* چرا طاهری گفت خودش دوست ندارد مدیرعامل باشگاه شود؟ آیا این یک راه فرار برای قبول مسئولیت کامل باشگاه پرسپولیس نیست؟ آیا این موضوع به دلیل بازنشستگی طاهری است یا اینکه او در جایی دیگر مشغول فعالیت است و از بیم دوشغله شدن است؟

* به چه علت نهادهای ذیربط، وارد ماجرای خریدهای خارجی سوال‌برانگیز این باشگاه نشدند؟

* طاهری چگونه توانسته با علم به اینکه باشگاه پرسپولیس باید از قانون شرکت‌ها و نهادهای دولتی تبعیت کند، سرپرست بماند؟

* چرا هرگز موضوع درآمدزایی باشگاه از اسپانسر یا اسپانسرها شفاف‌سازی نشد؟ همین‌طور مخارج باشگاه هنوز نیز یک علامت سوال واقعی است!

*‌چطور ممکن است بازیکنی که به پیشنهاد یک میلیارد و 500 میلیون تومان باشگاه‌های دیگر جواب رد داده، با رقمی کمتر از یک میلیارد تومان پرسپولیسی شود؟

* چرا باشگاه در مورد موضوع جذب 4 بازیکن خارجی که عملاً نه توانایی نیمکت‌نشین کردن بازیکنان اصلی را دارند و نه می‌توانند ذخیره‌های خوبی باشند اما با قیمت‌های نجومی و پول بیت‌المال به این باشگاه پیوسته‌اند، جوابی به اذهان عمومی نمی‌دهد؟

* به چه دلیل اخبار مربوط به شکایت‌های خارجی از باشگاه پرسپولیس پنهان باقی می‌ماند؟

* چرا هر بازیکن خارجی که در دوران مدیریت طاهری با باشگاه عقد قرارداد یا تمدید قرارداد کرده، از این باشگاه به فیفا شکایت کرد؟

* برخی بازیکنان بی‌کیفیت با چه فرمولی و با تایید چه کسی سر از لیست پرسپولیس درآوردند؟

* و ...

این روزها‌ حرف و حدیث‌ها در مورد آینده طاهری در باشگاه پرسپولیس افزایش یافته و با رأی اعتماد گرفتن سلطانی‌فر، مشخص نیست چه سرنوشتی در انتظار طاهری است. 

 اکنون همه نگاه‌ها به وزارت ورزش و سلطانی‌فر است تا ببینند او درباره استقلال و پرسپولیس چه تصمیمی می‌گیرد. درباره استقلال همانطور که اشاره شد افتخاری خودش را در سطحی بالاتر می‌بیند، با این حال گفته می‌شود ممکن است این باشگاه هم با تغییراتی در هیئت مدیره مواجه شود اما تغییرات در باشگاه پرسپولیس محتمل‌تر است آن هم در سطح مدیریتی. باید صبر کرد و دید چه اتفاقاتی برای دو باشگاه پرسپولیس و استقلال رخ  می‌دهد.

صفحه‌ها

اشتراک در پایگاه اطلاع رسانی ورزشکاران همدان RSS