به گزارش پایگاه خبری همدان ورزش،به نقل از فارس؛تعدادی از عکاسان خبری استان همدان از جمله سعید کرمی عکاس روزنامه همشهری، مسیح رأفتی عکاس خبرگزاری تسنیم و روزنامه سپهر غرب، پوریا پاکیزه عکاس خبرگزاری ایسنا، بهزاد علیپور عکاس خبرگزاری فارس و روزنامه هگمتانه، ایمان حامیخواه عکاس خبرگزاری مهر و امین بصیری عکاس خبرگزاری ایرنا همزمان با هفته خبرنگار به منظور تهیه مستندی از خاطراتشان با حضور در دفتر خبرگزاری فارس از ثبت لحظات و خاطرات تلخ و شیرین خود گفتند.
این برنامه دورهمی خودمانی عکاسان خبری همدان که به همت خبرگزاری فارس همدان برپا شد، با نقل خاطرات عکاسان از ابتدای فعالیتشان تاکنون همراه بود.
پوریا پاکیزه عکاس خبرگزاری ایسنا اینگونه از اولین خاطرهاش با ورود به عرصه خبر گفت: اولین پوشش نشست خبری خود را در سال 87 از سوی روزنامه «همدان 1400» در برنامه سازمان اوقاف و امور خیریه تجربه کردم؛ برای عکاسی به محل نشست رفته بودم که کاظم صلواتی یکی از عکاسان پیشکسوت که او را «عمو کاظم» صدا میکنیم اسمم را پرسید و اینکه از کجا آمدهام؟ بعد هم گفت «همینطور که نمیشه بری داخل؛ باید کارت داشته باشی»، او در این لحظه داشت با من شوخی میکرد ولی من چون متوجه نشدم و هم اینکه اولین تجربه کار خبریم بود، سالن را ترک کردم و به محل کارم برگشتم، ماجرا را در محل کار تعریف کردم که گفتند تو باید میرفتی داخل و کارت را انجام میدادی، «عموکاظم» با تو شوخی کرده است، این خاطره برای من ماندگار شد؛ البته رفتار عکاسان خبری که در گذشته وارد این عرصه میشدند و برای یکدیگر احترام قائل بودند، قابل مقایسه با عکاسانی که امروز به عرصه خبر میآیند نیست.
ایمان حامیخواه عکاس خبرگزاری مهر نیز خاطراتش را اینگونه نقل کرد: متأسفانه تلخیهای عکاسی خبری بر شیرینهای آن میچربد؛ از دست دادن وحید سهرابی که همین اواخر بود، همه ما را شوکه کرد و از تلخترین خاطراتم بود.
برخوردهای بد با بچههای عکاس خبری در این سالها به ویژه سفر ریاست جمهوری اخیر که گزینشی عکاسان را به برنامه راه دادند که البته این مسئله در شأن دولت نبود و دزدیده شدن وسایل عکاسی پوریا پاکیزه نیز از خاطرات تلخی بود که در ذهنم ماندگار شده است.
در خصوص خاطرات شیرین هم اکثر خاطرات شیرین ما به مسیح رأفتی عکاس تسنیم مربوط میشود؛ در سفر وزیر ارشاد به اسدآباد و افتتاح پارکی با سردیس سید جمالالدین اسدآبادی از خاطرات شیرین و خندهدارم بود، دویدیم که موقع رفتن وزیر عکس بگیریم از یک جوی آب رد شدم و ناگهان پشت سرم صدای وحشتناکی شنیدم، برگشتم متوجه شدم مسیح نیست و دیدم برای عبور از جوی آب، تکلی به سمت امام جمعه و وزیر رفته است، خندهدارتر این بود که ما عکاسها در حال خنده بودیم که امام جمعه پرسید چی بود، گفتم مسیح بود، دوباره با تعجب پرسید کی بود همگی با هم گفتیم مسیح بود، مسیح بود.
خاطره شیرین دیگر این بود که در سفر وزیر دادگستری به همدان، هنگام ورود وزیر به سالن استانداری ما عکاسها عقب عقب میرفتیم و همه جا سکوت بود، مسیح با میزها برخورد کرد و آب و موز و هرچه روی میزها بود از روی میزها افتاد و سکوت سالن شکسته شد.
بهزاد علیپور عکاس خبرگزاری فارس هم از خاطرهاش که مربوط به مسیح رأفتی بود اینگونه گفت: در سفر یکی از وزرا به همدان، وزیر به سالن همایشهای استانداری آمده بود هنگام پخش سرود ملی، مسیح به جای اینکه بعد از عکاسی از پلهها پایین بیاید از روی سن با یک پرش پایین آمد، همه تعجب کرده بودند و ما عکاسها فقط میخندیدم.
مسیح رأفتی عکاس خبرگزاری تسنیم و روزنامه سپهر غرب که خود خاطرهساز لحظات شیرین عکاسان خبری در پوشش برنامههای سخت و سنگین خبری است نیز اینگونه از خاطراتش میگوید: برای تمام عکاسان خبری کمابیش خاطرات تلخ و شیرین بوده و هست؛ اما ریزش بهمن در پیست تاریک دره همدان از تلخترین خاطراتم است، سه روز بعداز حادثه متوجه و در محل حاضر شدیم که اجساد پیدا شده بود و هیچگاه آن صحنهها که در حال عکاسی آنها بودم را فراموش نمیکنم، فضای بسیار سنگین و سختی بود.
البته بودن با بچههای عکاس خبری خاطره شیرین است که موجب ثبت خاطرات خوش در ذهن تک تک عکاسان میشود؛ افتتاح طرحهایی در استان که به نفع مردم انجام میشود از جمله افتتاح راه آهن همدان در بعد کلانشهری یک خاطره شیرین برای من، به عنوان یک عکاس است که امیدوارم افتتاح اینگونه طرحها در آینده به نفع مردم استان باشد.
در ادامه صحبتهای رأفتی در خصوص افتتاح راه آهن و ابراز رضایتش از این موضوع، حامیخواه از او سوال کرد آیا واقعاً از افتتاح راه آهن خوشحالی؟!؛ پاکیزه هم با خنده گفت: مسیح هرچه از راه آهن هم تعریف کنی تو را با قطار به مشهد نمیبرند!
سعید کرمی عکاس روزنامه همشهری نیز با بیان اینکه در خاطرات عکاسان خبری، دو بخش شخصی و یا جمعی وجود دارد، گفت: جمع عکاسان در کنار هم که شاید گزارش آنها هم کار نشود بهترین خاطرات است و از با هم بودن لذت میبرند؛ معتقدم عکاس خبری همین که عکسش در خبرگزاری منتشر شود بهترین لحظه است.
عکاسان خبری اتفاقات بد در طول کار را با داشتن قلب پاک، وسیلهای برای تجدید قوا و البته سوژه میکنند؛ چندین برنامه را در روز پوشش میدهند و مهمترین اتفاق برایشان این است که گزارششان تاپ و منتشر شود.
یکی از تلخترین اتفاقها در طول مدت فعالیتم این بود که برای گزارش به غار علیصدر رفته بودم با قایق به یک محوطه دو متر در دو متر برای عکاسی رفتیم و پایه را روی یک سطح از شن کاشتم، برای آوردن سایر وسیلهها رفته بودم که ناگهان صدایی شنیدم وقتی برگشتم دیدم سه پایه به داخل شن فرورفته و کمی از دوربین بیرون مانده بود، دوربین را بیرون کشیدم اما تا چند روز بعد از این اتفاق شوک بودم دقیقاً مثل فردی که برای یک عضو خانوادهاش اتفاقی افتاده باشد.
البته مرگ وحید سهرابی تاکنون تلخترین خاطره من و تمام دوستان عکاسی است که در اینجا حضور ندارند، مرگ وحید، شوک بزرگی به فضای عکاسی همدان وارد کرد.
امین بصیری عکاس خبرگزاری ایرنا نیز خاطرات خود را اینگونه نقل کرد: یکی از وقایع تلخ طی مدت فعالیتم در عرصه خبر این بود که در آخرین بازی فوتبال پاس در لیگ، تماشاچیان با سنگ به دوربینم زدند که وسیله کارم را دچار مشکل کرد، همیشه با حضور در استادیوم این موضوع در ذهنم هست.
مراسم شهدا و وداع با شهدا را همیشه میرویم اما وداع با پیکر شهید صانعی برایم بسیار تلخ بود، فرزند دو و یا سه ساله شهید را روی تابوت پدر گذاشته بودند و صحنه دردناکی را در قاب تصویر ثبت کردم.
افتتاح راهآهن همدان برایم بسیار مهم بود چراکه آن را نوعی پیشرفت قابل توجه در زمینه عمرانی برای شهرم میدانستم ضمن اینکه با افتتاح راهآهن به منظور تحقق وعده استاندار برای اعزام خبرنگاران به مشهد مقدس با اولین قطار اسمم در قرعهکشی درآمد و سفر با قطار به مشهد، تبدیل به یکی از خاطرات خوبم شد.
جو صمیمی و لحن دوستانه عکاسان خبری که در حین بیان خاطراتشان داشتند، شوخیها و خندههایشان حین بیان خاطرات و حتی غمگین شدنشان از بیان خاطرات غمانگیز نشان از رابطهای صمیمی و دوستانه در جمع عکاسان خبری بود که این مهم نشأت گرفته از همدلی و همراهی چندین ساله آنها در عرصه خبر بود که به نقل از خود آنها اکنون دیگر شاید روابط دوستانه آنها به رفت و آمدهای خانوادگی تبدیل شده است.
دیدگاه شما