همراه اول
11. خرداد 1395 - 11:25   |   کد مطلب: 27370
جوانـان همدانی با سیگار پُز می دهند
اعتیادآور، مخرب، تضعیف‌کننده دستگاه ایمنی بدن، تأثیر مستقیم بر دندان، ریه و قلب و در نهایت سرطان‌زا.»

اینها تنها بخش کوچکی است که روزانه بر علیه سیگار در رسانه‌ها تبلیغ می‌شود. برای توصیف مضرات قلیان هشدارها از سیگار هم پیشی می‌گیرد: «هر وعده استفاده از قلیان به اندازه مصرف 70 یا 80 نخ سیگار نیکوتین وارد بدن می‌کند.» البته بر سر اینکه قلیان چند برابر سیگار ضرر دارد حرف‌ها متفاوت است و گاه آن به صورت اغراق‌آمیزی با مصرف کراک و شیشه هم مقایسه می‌شود. چنین هشدارهایی سال‌هاست که به صورت رسمی از طرف دولت‌ها و نهادهایی که نگران جان مردم هستند آغاز شده و به شدت ادامه دارد. در ادارات دولتی، کارخانجات، دانشگاه‌ها و سطح شهر بنر و اطلاعیه نصب است که مردم به خصوص جوانان را از گرایش به سمت دخانیات و مواد مخدر برحذر می‌دارد. جامعه هدف، اغلب جوانان و نوجوانان هستند که در آغاز راه جدایی از خانواده و ورود به اجتماع پتانسیل سیگاری شدن و قلیان کشیدن را بیشتر از هر کس دارند. با این همه تبلیغ و آموزش و شعار اما، مصرف سیگار و قلیان همچنان رو به افزایش است و اگر زمانی پسران در سنین جوانی در «خطر» بودند حالا صحبت از «خطر» دیگر کاربردی ندارد. چه آنکه دخانیات و به طور خاص سیگار، به راحتی در دست‌ نوجوانان - چه پسر و چه دختر- قرار دارد و گویی تبلیغات منفی نتیجه‌ای عکس داده و عکس‌های هشداردهنده روی پاکت‌های سیگار که ریه‌ای مضمحل شده از دود را نشان می‌دهند، هیچ واکنش خاص نه در جماعت سیگاری و نه در جماعت در حال سیگاری شدن نداشته است.
اینکه چرا آنقدر راحت نوجوان‌ها به سمت سیگار می‌روند و سیگار چه مضّراتی برای انسان دارد، حرف‌هاییست که پیش از این بارها در رسانه‌ها و صدا و سیما زده شده است. پزشکان و کارشناسان بهداشت اثرات کشیدن سیگار را هشدار می‌دهند و روانشناسان و جامعه‌شناسان از زمینه‌های گرایش به سمت دخانیات صحبت می‌کنند. بنابراین قصد این نوشتار تکرار حرف‌هایی نیست که قبل‌تر و بعدتر درباره سیگار گفته شده و خواهد شد.
 دستِ ما کوتاه و خرما بر نَخیل!
سال‌هاست اگر نگاهی کوچک بیندازیم به لیستِ اجناسِ پر فروش در سوپرمارکت‌ها، در کنار انواع شارژ تلفن همراه و لبنیات و سوسیس و کالباس، این سیگار است که به شدت خریده می‌شود و پرفروش است. بنابراین می‌توان به پدیده سیگار از جهات دیگر هم نظر کرد. سیگار با چه ساز و کاری تولید می‌شود؟ نهادهای رسمی چه نقشی در تولید آن ایفا می‌کنند؟ سیگار قاچاق چگونه وارد کشور می‌شود و در این پروسه عظیم و طویل چه کسانی و چه مقدار سود می‌برند؟ اینها چند سؤال ساده و اساسی هستند که البته بنابر دلایل مختلف پاسخ به آنها ساده به دست نمی‌آید که به قولِ شاعر: «دستِ ما کوتاه و خرما بر نَخیل». پس باید در سطحی دیگر به بررسی سیگار به عنوان کالایی که به شدت خرید و فروش می‌شود نگاه کرد. برای این کار چاره‌ای جز رجوع به سوپرمارکت‌ها و فروشندگانی که به طور خاص سیگار می‌فروشند ندارم. حرف زدن با آنها در ابتدای کار دشوار است.
همه نگران این هستند که نوشتن یک گزارش، نه درباره ضررهای سیگار، که درباره حقیقت، کیفیت سیگار موجود در بازار همدان برایشان دردسر ایجاد کند. پس گام نخست متقاعد کردن فروشندگان سیگار و احتمالاً خوانندگان این چند خط است که این گزارش نه قصد تبلیغ سیگار را دارد و نه علاقه‌ای به محدود کردن فروش آن زیرا سیگار آنقدر در دسترس هست که نیازی به تبلیغ ندارد و محدود کردن آن هم عملاً کاری است عبث. با این توضیح پرسش‌هایم را با فروشندگان و خریداران در میان می‌گذارم. پرسش نخست من درباره انواع سیگار موجود در بازار همدان است و اینکه آنها عملاً چه تفاوتی با هم دارند. سوپرمارکت‌ داری در دومین مرکز اصلی شهر می‌گوید سیگار از متنوع‌ترین کالاهایی است که در بازار وجود دارد: «بیشتر از 20 نوع سیگار داریم که همه هم فروش دارند. قیمت اینها از هزار و پانصد آغاز می‌شود تا حدود 15 هزار تومان.
 از نظر کیفیت هم تفاوت‌هایی دارند. بعضی‌ها سبک هستند بعضی‌ها سنگین. کوتاه و بلند و نازک هم دارند برای کسی که سیگار نمی‌کشد همه سیگارها یک بو دارند اما خود سیگاری‌ها تفاوت‌ها را بهتر متوجه می‌شوند. «برایم عجیب است که انتخاب نوع سیگار آنقدر می‌تواند مهم باشد. این شگفتی‌ام را سیگار فروش جوانی در یکی از مناطق تفریحی شهر اینگونه پاسخ می‌دهد: اصولاً برای خیلی‌ها مهم است که چه دودی وارد ریه‌هایشان می‌شود. این موضوع هم بستگی دارد به کیفیت سیگار و هم قیمت آن. خیلی‌ها به دنبال سیگارهایی هستند که آرم شرکت دخانیات ایران را نخورده است چون فکر می‌کنند سیگار «بدون عکس» کیفیت بهتری دارد به بدن ضرر کمتر می‌زند. خیلی‌ها ولی چون قیمت سیگار بدون عکس بالاتر است ترجیح می‌دهند در همان رنج قیمتی کمتر از چهار پنج هزار تومان سیگار بگیرند.
 نپرس که ندانی چه می‌کِشم!
حضور چند دقیقه‌ای من در کنار هر فروشنده سیگار یا سوپرمارکت حداقل این فایده را هم دارد که بهتر متوجه می‌شوم خریداران سیگار چه می‌کِشند و به دنبال چه کیفیتی هستند.
مرد جوانی به همراه دختر بچه هفت هشت ساله‌اش وارد سوپرمارکت می‌شود و برای دخترش بستنی می‌خرد و برای خودش یک پاکت وینستون. خودم را معرفی می‌کنم و می‌پرسم چرا وینستون. پاسخش قانعم می‌کند که حالا انتخاب سیگار در بین سیگاری‌ها، انتخاب بین بد و بدتر است.»
من سال‌هاست که همین را می‌کِشم. دودش سینه‌ام را اذیت نمی‌کند و به ریه‌ام «می‌افتد». قیمتش هم برای من مناسب است وقتی می‌خواهم سیگاری بخرم باید هم به کیفیت فکر کنم و هم قیمت. هر چند کلاً این کار رفتار بدی است و آینده خوبی ندارد اما بین این همه برندهای مختلف باید بهترین و کم زیان‌بارترین را انتخاب کنم.» وینستون و کنت هر دو سیگارهایی قدیمی هستند که در بین انواع سیگار هنوز جزو پرفروش‌ها هستند. در کنار اینها سیگار‌های ایرانی مثل بهمن هم خوب می‌فروشند و البته بعضی سیگارهای قاچاق مثل مارلبروو کَمل. مرد میانسالی که چند نخ کنت گرفته دلیل را اینگونه توضیح می‌دهد: «بعضی سیگارها کیفیت بالایی دارند ولی گران هستند. بعضی هم ارزان و بی‌کیفیت. ولی یکسری هستند که هم قیمت متعادلی دارند و هم کیفیت نسبتاً خوبی. اینها برای ما که طبقه متوسط جامعه هستیم مناسب هستند.» حرف‌هایش تمام نشده که پیرمردی سفارش سیگار بهمن می‌دهد.
دود، صورتش را در هم شکسته و ویران کرده است. می‌گویم شما که سن و سالی دارید بهتر نیست سیگار را ترک کنید و چرا باز هم می‌کِشید؟ نگاهی به من و مرد میانسال و فروشنده می‌اندازد و با صدایی که از درد و دود عبور می‌کند تا از حنجره‌اش بیرون بیاید می‌گوید: نپرس پسر جان. نپرس که نمی‌دانی چه می‌کشم می‌رود و من به جوان‌هایی فکر می‌کنم که سیگار چنگ انداخته و در حال ویران کردنشان است.

همدان پیام/ حسین پارسا

دیدگاه شما

آخرین اخبار