
به گزارش همدان ورزش؛ در ارزیابی دفتر مدیریت عملکرد وزارت ورزش و جوانان کشور در سال 93 اداره کل ورزش و جوانان همدان برای پنجمین سال متوالی به عنوان استان برتر در بین استان های تیپ دو معرفی شد.
در گردهمایی مدیران کل و روسای ادارات ورزش و جوانان استان ها که با حضور وزیر ورزش و جوانان، مسئولان ستادی و 450 نفر از مسئولان ورزش کشور در استان ها در هتل المپیک تهران برگزار شد از رسول منعم مدیرکل ورزش و جوانان استان به عنوان استان برتر تیپ دو کشور تجلیل شد.
گفتنی است گروه دوم ارزیابی وزارت از یازده استان یزد، زنجان، لرستان، کرمان، کرمانشاه، مرکزی، همدان، اردبیل، آذربایجان غربی، گلستان و البرز تشکیل شده که در این ارزیابی ادارات کل ورزش و جوانان استانهای همدان، اردبیل و آذربایجان غربی به ترتیب رتبههای اول تا سوم را به دست آوردند.
به گزارش همدان ورزش به نقل از دانا ؛ قصه بازیکنان بزرگ و اسطورهها همیشه خیلی خوب تمام نمیشود. جان تری یکی از همین بازیکنان است، وقتی برای دفع توپ دیابی بازیکن آرسنال سر خود را جلوی شوت محکم این بازیکن قرار داد، به خوبی توانست عشق و علاقهاش را به چلسی نشان دهد.
جان جورج تری در 7 دسامبر 1980 در لندن محله بارگینک متولد شد. این مدافع 90 کیلویی با قامتی 186 سانتیمتری در تیم چلسی پیراهن شماره 26 را میپوشد. در تیم ملی شماره 6 را به تن میکند و کاپیتان است. تحصیلاتش را در مدرسه ایستبوری گذراند. در 15 ژوئن 2007 با تونی پوله در کاخ بلنین ازدواج کرد که حاصلش دو فرزند به نامهای جرج جان و سالررز بوده است که این دوقلو در 20 می 2007 متولد شدند.
تری خیلی بچه بود که بیشتر اوقات زندگی خود را در استمفوردبریج می گذارند. کارش را با واکس زدن کفش بازیکنان بزرگ این تیم آغاز کرد. او هنوز هم از این دوران به خوبی یاد میکند و به واکس زدن کفشهای بزرگانی چون، زولا، دی متئو، ویالی و لبوف افتخار میکند. شاید آن زمان وقتی کفشهای دی متئو را واکس میزد فکرش را هم نمیکرد قرار است کاپیتان تیمی باشد که با این مربی قهرمان اروپا میشود.
جان تری از سال 1998 به ترکیب بزرگسالان چلسی راه پیدا کرد. بدیهی بود که در حضور بازیکنان بزرگی مثل دسایی و لبوف نمیتوانست خیلی در ترکیب قرار بگیرد، اما هرچقدر که به پایان قرن بیستم نزدیک شدیم، جان تری جوان رفته رفته تبدیل به یکی از شیرهای آبی لندن شد. او در این تیم جایگاه خود را تثبیت کرد و به مهرهای قابل اعتنا تبدیل شد. کسب چهار قهرمانی در لیگ برتر باعث شده است تا او یکی از پرافتخارترین بازیکنان لیگ برتر لقب بگیرد ولی همانطور که خودش بعد از بازی با میلتون اعلام کرد قرار نبود داستان او با چلسی مانند داستانهای رویایی تمام شود.
او در سال 98 از تیم جوانان چلسی به تیم بزرگسالان این تیم پیوست و زیر نظر جوان لوکا ویالی اولین بازی خود را در لیگ برتر انجام داد. همچنین جان تری کاپیتان تیم ملی انگلیس از آگوست ۲۰۰۶ تا فوریه ۲۰۰۸، از مارس ۲۰۱۰ تا فوریه ۲۰۱۲ بوده است. باشگاه چلسی جان تری را اینگونه معرفی میکند: «یک بازی خوان فوقالعاده و استاد صحبت کردن در زمین با بازیکنان».
داستان تری و چلسی فراز و نشیبهای زندگی، غم و شادی و شانس و بدشانسی را به خوبی نشان میدهد. وقتی در فینال مسکو در آن شب بارانی لیز خورد و آرزوهای خود و هواداران چلسی را شست و این تیم از رسیدن به عنوان قهرمانی بازماند و او آنقدر گریه کرد که کسی نمیتوانست دلداریاش بدهد، درس بزرگی برای او و تیمش شد وقتی که در مونیخ و در آن شب التهابآور برای تیم لندنی توانستند در ضربات پنالتی بایرن را شکست دهند و فاتح اروپا شوند.
1- جان تری با به ثمر رساندن 40 گل توانست گلزنترین مدافع تاریخ لیگ برتر باشد و از تمام مدافعان بیشتر گل زده باشد.
2- دو سوم از گلهای جان تری با استفاده از ضربه سر زده شده است یعنی 27 گل از 40 گل که باعث شده است او سرزنترین مدافع لیگ برتر هم قرار بگیرد. تری همچنین در نبرهای هوایی در خط دفاعی چلسی همیشه ضربات سر اول را زده است.
3- در بازیهایی که تری در مسابقه بوده، چلسی 63 درصد به برتری رسیده است و این در حالی است که در غیاب او رکورد بردهای چلسی نیز روند بدی داشته است.
4- چلسی با حضور جان تری 2.1 درصد امتیاز از بازیهای خود در لیگ برتر کسب کرده و در غیاب این بازیکن 1.6 امتیاز کسب کرده است.
5- حضور او در زمین مسابقه به نظر باعث بهبود کارآیی بازیکنان خط حمله این تیم هم شده است، بطوریکه چلسی با حضور این بازیکن 1.9 درصد امتیاز کسب کرده است و این در حالی است که در غیاب او 1.6 گل زده است.
6- جان تری با 477 بازی در ترکیب چلسی رکوردار بازی در لیگ برتر در بین این تیم لندنی است. او همچنین در رده چهاردهم بیشترین تعداد بازی در لیگ برتر است که در صدر آن رایان گیگز قرار گرفته است.
7- جان تری با 109 بازی در لیگ قهرمانان اروپا رکوردار بازی در لیگ قهرمانان در بین بازیکنان انگلیسی است.
8- تری 40995 دقیقه در لیگ برتر بازی کرده است که این قدرت بالای بدنی او را نشان می دهد. او در 35 سالگی فصل قبل در تمام 38 دیدار چلسی به میدان رفت و حتی یک دقیقه هم از زمین دور نبود تا رکورد بزند.
9- تری با 68 اخطار و 5 اخراج در لیگ برتر در 477 بازی همراه چلسی نشان داده است که یکی از بازیکنانی است که در دریافت کارتهای زرد میانگین کمی داشته است.
10- تری در مجموع 696 بازی برای چلسی انجام داده است و به احتمال بسیار زیاد در این فصل 700 بازی خود را پیراهن این تیم انجام خواهد داد.
چهار قهرمانی در لیگ برتر
پنج قهرمانی در جام حذفی
سه قهرمانی در جام اتحادیه
یک قهرمانی در لیگ قهرمانان
یک قهرمانی در لیگ اروپا
در هر حال او در حالی از چلسی جدا میشود که به گفته خودش قرار است در تیمی دیگر غیر از تیمهای لیگ برتری بازی کند.
حالا بعد از آنکه اسکولز و گیگز از منچستریونایتد و استیون جرارد از لیورپول و فرانک لمپارد و دروگبا از چلسی خداحافظی کردند، نوبت به خداحافظی آخرین بازیکن از نسل بازیکنان بزرگی بوده است که در فوتبال انگلیس خود را نشان دادند.
انتهای پیام

به گزارش همدان ورزش به نقل از دانا ؛ برنامه این هفته نود گفتگوی مفصلی را با علی دایی به مناسبت روز تولدش انجام داده بود. این مصاحبه آنقدر سرشار از ناگفته ها و مسائل مختلف هست که نمی توان هیچ کدام از آنها را نادیده گرفت؛ از سبیل های دایی و ردشدنش در دانشگاه به خاطر سبک لباس پوشیدنش گرفته تا صحبت درباره محمد مایلی کهن و علی کریمی. دایی در این گفتگو اعتراف کرد که در جام جهانی ۲۰۰۶ آلمان، تیم ایران همدل نبود و نیمکت نشین او در بازی با پرتغال دست برانکو نبوده است. وی همچنین گفت قبل از آنکه علی کفاشیان باخبر شود، از اخراجش از تیم ملی مطلع شده و با بازیکنان در رختکن خداحافظی کرده بود. بخش هایی از گفتگوی دایی در زیر می آید:
* فکر کنم درس و دانشگاه مسیر زندگی مرا عوض کرد. شاید اگر تهران دانشگاه قبول نمی شدم، علی دایی نمی شدم. سال ۱۳۶۶ و هم سال ۱۳۶۷ دانشگاه شریف قبول شدم که ما را به خاطر پوشیدن شلوار جین و کاپشن در اردبیل رد کردند!
* اواخر دانشجویی من بود که شما (فردوسی پور) به دانشگاه شریف آمدید. تیم ما خوب بودند. بچه های متالوژی خوب بودند و با بقیه فرق داشتند! بچه های دانشکده ما یک مقدار از شما خشن تر بودند.
* سه سال و نیم در خوابگاه زندگی کردم. نمی توانستم سر کلاس حاضر شوم. سال دوم که به تیم تاکسیرانی رفتم، فوتبال زیاد وقتم را می گرفت. همان موقع در کار پوشاک بودم و زیاد سر کلاس حاضر نمی شدم.
* درسهایم را اکثرا شب امتحان می خواندم. در دانشگاه فقط یک درس را افتادم و خوشبختانه آن درس هم با درسهای عمومی جبران شد!
* پدرم دوست داشت من مهندس شوم. بیشتر به خاطر او مهندس شدم. او از بچگی روی من حساس بود. در فوتبال مادرم خیلی کمکم کرد ولی پدرم مخالف فوتبال بود.
* تابستانها خودمان کار می کردیم و خرج یکسال را در می آوردیم. خودم دوست نداشتم فشار مالی به پدرم بیاید. خدا را شکر می کنم آنطور که او دوست داشت بزرگ شدیم. من مدیون پدر و مادرم هستم. باور نمی کنید الان حس می کنم پدرم دارد مرا دعا می کند.
* پشت خانه ما یک زمین خاکی کوچک بود که متعلق به خودمان بود و آنجا گل کوچک بازی می کردیم. محمد ما در استقلال اردبیل بازی می کرد ولی ما آنقدر حساسیت نداشتیم.
* محمد چون در استقلال اردبیل بازی می کرد، یکسال به این تیم رفتم. آن موقع دفاع راست بودم ولی جا دارد از جابر نعمتی که آن موقع سرمربی استقلال بود، یاد کنم. در یک بازی مهاجم ما مصدوم شد و مرا در این پست گذاشت. همانجا دو سه گل زدم و دیگر مهاجم شدم.
* تلخ ترین اتفاق زندگی ورزشی من پاره شدن طحالم در بازی با بحرین بود. آن موقع تعویضهایمان را انجام داده بودیم. آن ۲۰ دقیقه پایانی برای ۲۰۰ سال گذشت! بعد از بازی در رختکن بیهوش شدم و به بیمارستان منتقل شدم.
* بعد از بازی در بیمارستان دنبال یک تلفن می گشتم که به خانواده ام وضعیتم را اطلاع بدهم. یکی آمد بالای سر من. نمی توانم اسم ببرم. در خانه ما هیچکس از وضعیت من خبر نداشت. به این دوست عزیز گفتم اگر می شود با تلفن همراهش منزل ما را بگیرد و به خانواده ام بگوید که من زنده ام و نمرده ام. این دوست دو بار زنگ زد و گفت اشغال است و رفت. بعد از آن امیر عابدینی آمد و یک خط موبایل داد و خیالم راحت شد. مادرم یک هفته روضه گرفته بود که مشکلی برایم پیش نیاید. گاهی آدم نمی تواند بعضی مسائل را تا ۱۰۰ سال فراموش کند.
* شاید باور نکنید. با لباس کیمونو مرخص شدم! به خاطر اینکه هزینه را ندهیم، با ۱۰ تا سرم و لباس کیمونو مرخص شدیم!
* دخترم هر چه بگوید می گویم چشم! جا دارد از همسرم تشکر کنم در این چند سال خیلی با من مدارا کرده و کنار من بوده است.
* وقتی حادثه تصادف برایم رخ داد، دیدگاهم نسبت به مرگ عوض شد. بعد از تصادف، دخترم بالای سرم آمد و مرا نوازش کرد. آن موقع فهمیدم که آدم فقط برای خودش زندگی نمی کند و افراد دیگر به ما نیاز دارند.
* تیپهای آن موقع فرق می کرد. زمانی که به دیدار مرحوم حجازی رفته بودم، هوا سرد بود و پولیورم را در شلوارم کردم. شاید اگر کسی آن موقع این تیپ را می دید با من ازدواج نمی کرد. (با خنده)
* ناصر حجازی برای من خیلی زحمت کشید. او بعد از تمرین نیم ساعت بیشتر می ماند و با من تمرین اختصاصی می کرد. او به من لطف زیادی کرد و مدیونش هستم.
* سه سال با بایرن قرارداد داشتم. آن موقع سنم بالا بود. پیشنهاد هرتابرلین سه برابر بایرن بود. خدا را شکر می کنم در آن تیم هم خوب کار کردم. هیچ موقع فکر نمی کردم برای دانشگاه به تهران بیایم و مسیر زندگی ام عوض شود و حتی به لیگ قهرمانان اروپا بروم.
* در دیدار فینال لیگ قهرمانان اروپا و در بازی با منچستر، از این تیم جلو بودیم و خودمان را برای قهرمانی آماده کرده بودیم. در آن بازی خیلی بهتر از منچستر بودیم. یادم نمی رود که اگر قهرمان می شدیم ۳۰۰ هزار مارک پاداش می گرفتیم که همه این پاداش در عرض یک دقیقه پرید!
* نگاه تبعیض آمیز در بایرن و برای بازی کردن من یا «یانکر»نبود. من دوران خوبی در این تیم داشتم. شاید باور نکنید یانکر در تمرین مرا زد و رباط انگشتم پاره شد. آن موقع انگشتم را جراحی کردند و هیتسفلد تاکید داشت که به بازی همان هفته برسم ولی من تیم را رها کردم و برای بازی در تیم ملی به ایران برگشتم.
* سبیلم را زمانی که در هرتابرلین بودم، زدم! خب آن موقع سبیل مد بود. ما اردبیلی هستیم و بر اساس مد جلو می رویم (خنده). شما خودتان را نگاه کنید! اگر آن موقع کسی شما را در دانشگاه می دید فکر نمی کرد اینطوری شوید!
* زبان آلمانی را تا حدودی یاد گرفتم و توانستم کارهایم را انجام بدهم. انگلیسی هم می دانستم. این مهم بود که بتوانیم با دیگران ارتباط بگیریم.
* از من بازیکنان خیلی بهتری در فوتبال ایران بودند ولی شاید من چیزهایی داشتم که آنها نداشتند؛ مثل تلاش و کوشش. از لحاظ فوتبالی خیلی ها بهتر از من بودند که نتوانستند آن مراحل را طی کنند.
* باید برای رسیدن به یک هدف از خیلی چیزها بگذرید. همیشه به بازیکنانم می گویم، در آلمان یازده شب به بعد را نمی دیدم. در تیم ملی همبازیان و دوستان خیلی خوبی مثل علی کریمی، خداداد عزیزی، مهدی مهدوی کیا و کریم باقری داشتم و بدون آنها به این تعداد گل (۱۰۹) نمی رسیدم. هیچ موقع این رکورد را برای خودم نمی دانم. این رکورد برای ایران است و من فقط نماینده نسل خودمان بودم که بتوانم این رکورد را بزنم. مطمئنا یک روزی می رسد که یک نفر دیگر می آید و رکورد مرا می شکند.
* بازی با کره جنوبی (۶ بر ۲)، بازی با آمریکا و بازی با استرالیا برای من شاخص ترین مسابقات زندگی ام بوده است.
* دو پاس گلم در بازی با استرالیا و آمریکا را بیشتر از تمام گل هایم دوست دارم.
* هر موقع می دیدم بازیکنان دیگر فرصت بهتری از من دارند، پاس می دادم. در محوطه جریمه که توپ به دستم می رسید، اولین چیزی که به آن فکر می کردم، گل زدن بود و بعد از آن پاس دادن به دیگران که در موقعیتی بهتر از من بودند.
* در جام جهانی چند بازیکن تیم ملی که می گفتم در چشمم نگاه می کردند و پاس نمی دادند، در نهایت از من حلالیت خواستند. در جام جهانی آلمان چندبار جلسه گذاشتند. چرا دایی را به جلسات دعوت نمی کردند؟ چرا نباید کاپیتان تیم ملی را در جلسات دعوت نمی کردند؟ چون می دانستند دایی وقتی حرفی بزند، سر حرفش می ماند.
* اگر در جام جهانی ۲۰۰۶ همدلی وجود داشت که آن مسائل رخ نمی داد. مطمئنا همدلی نبود. این برای من تجربه است. برای همین در تیمهایی که کار می کنم سعی می کنم اول از همه دوستی و همدلی ایجاد کنم.
* درباره زمان خداحافظی تصمیم درستی گرفتم اگر به گذشته برگردم، دوباره در همان زمان خداحافظی می کنم. متاسفانه یکسری اتفاقات رخ داد که نتوانستم توانایی هایم را نشان بدهم. یکسری مسائل بود؛ طریقه رفتن تیم به جام جهانی آلمان و اتفاقاتی که قبل از این بازی ها رخ داد.
* قبل از بازی با پرتغال برانکو به من گفت می خواهم تو را بیرون بگذارم. او گفت به خاطر جوی که درست کردند مرا بیرون می گذارد. اگر دست برانکو بود مرا بیرون نمی گذاشت.
* من هیچ موقع با کریمی اختلافی نداشتم. شاید او از من خوشش نیاید ولی من همیشه برایش احترام قائل بوده و هستم. کریمی را به عنوان کسی که توانسته این مردم را خوشحال کند، دوستش دارم. از او ناراحت نیستم ولی شاید او چیزی از من دیده است که ناراحت است.
* من سر تمرین تیم سایپا بودم که علی کفاشیان حداقل ۱۰ بار برای سرمربیگری در تیم ملی به من زنگ زد که پاسخش را دادم. کفاشیان گفت مهندس می خواهد شما را ببیند. گفتم کدام مهندس؟ گفت آقای علی آبادی. من هم یک روز فکر کردم و بعد برای سرمربیگری تیم ملی پاسخ دادم. من آدم سیاسی نیستم و فقط از جنبه ورزشی به آن نگاه کردم.
* کفاشیان اصلا نمی دانست من اخراج شده ام. قبل از اینکه این مسئله پیش بیاید (خبر اخراجم رسما اعلام شود) با بازیکنان تیم ملی خداحافظی کردم. کفاشیان در جریان نبود. او حتی بعد از بازی با عربستان به من زنگ زد و گفت محکم به کارت ادامه بده ولی به ایشان گفتم که اخراج شده ام!
* بهزاد غلامپور شخصیتی دارد که من کسی مثل او را نه در زندگی خصوصی و نه در زندگی فوتبالی ندیده ام. فکر نمی کنم دیگر کسی مثل غلامپور بیاید. البته به پرشهای بهزاد روی دوشم عادت کرده ام ولی گاهی اوقات یکهو می بینم زانوی او به پهلوهایم می خورد! (با خنده)
* بهترین گل های ملی ام ضربه سر به مصر، گل به کره جنوبی، پاراگوئه و یکی هم به کویت بود. بهترین گل باشگاهی هم گلی دومی بود که به تیم چلسی زدم.
* همه مربیانم بهترین بودند ولی مرحوم حجازی چیز دیگری بود.
* من در تیم ملی بیشتر با افشین پیروانی بودم.
* در ورزشگاههای زیادی بازی کرده ام ولی بازی با لباس تیم ملی در ورزشگاه آزادی همیشه برایم هیجان انگیز بود.
* همیشه در نشست های خبری بعد از بازی های تیممنمیگویم که تیم ما بهتر از تیم حریف بازی می کند. در بازی با نفت کجا این تیم سه بار به تیرک ما زد؟ شاید من آن موقع زندان بودم! (با خنده)
* «ببخشید» گفتنهایم را کم کرده ام. «کجای دنیا» که تکه کلامم است! به هر حال آدم خودش وقتی صحبت متوجه نیست. سعی می کنم خودم را اصلاح کنم.
* وقتی به منِ مربی میگویند درباره فوتبال صحبت نکن، مجبورم درباره شلغم و آب و هوا صحبت کنم!
* زمان سرمربیگری محمد مایلی کهن و قبل از بازی با سوریه، تیم ملی ما صعود کرده بود. در همان بازی تصمیم گرفته شده بود من و افشین پیروانی بازی نکنیم. یکی از اعضای کادر فنی گفت اگر یک موقع در این مسابقه بازی نکردید، ناراحت نشوید. در آن بازی محسن گروسی به جای من داخل زمین بود ولی ایران یک بر صفر عقب بود. دقیقه ۲۰ مایلی کهن از من خواست گرم کنم ولی گفتم اگر اجازه بدهید بین دو نیمه این کار را بکنم. آن موقع یک خبرنگار نظرم را درباره ترکیب پرسید که من هم پاسخ دادم اگر من بودم افشین پیروانی را بازی می دادم که آقای مایلی کهن یک برداشت دیگر کردند. من همیشه برای مایلی کهن احترام قائل بوده ام.
* برای برگشت به تیم ملی عذرخواهی نکردم و حتی یک دست خط هم ننوشتم. آن زمان تیم ملی با کانادا بازی داشت و یک بر صفر هم این بازی را برد. در راه بازگشت تیم ملی به ایران، بعضی از مسئولان فدراسیون به آلمان آمدند و از من خواستند که عذرخواهی کنم که گفتم اگر سرم هم برود به خاطر کاری که نکرده ام، عذرخواهی نمی کنم.
* مادرم همیشه می گوید با یک کُت به تهران آمدی و خودت را فراموش نکن. خدا چیزهایی به من داده که خوابش را هم نمی دیدم.
در پایان این گفتگو، عادل فردوسی پور با گفتن اسامی مختلف نظر علی دایی را جویا شد:
علی پروین: اسطوره
علی کریمی: اسطوره، همبازی و رفیق
مایلی کهن: بزرگتر
کی روش: (بعد از چند لحظه مکث) با دانش
غلامپور: رفیق خوب
ایویچ: خدا بیامرزدش. بر باد رفته! ظلمی که در حق او شد را هیچ وقت ندیدم.
برانکو: معلم
نورا (دختر علی دایی): عشق، زندگی
بزرگترین حسرت: در جام جهانی گل نزدم
بزرگترین اشتباه: اشتباه زیاد داشتم. همه آنها هم بزرگ بوده!

به گزارش همدان ورزش، مهدی طارمی با انتشار پستی تولد هم تیمی اش را تبریک گفت. نوراللهی هم باانتشار پستی از تمامی کسانی که تولدش را تبریک گفته اند تشکر کرده است.
احمد نوراللهی هافبک جوان پرسپولیس متولد 12 بهمن 1371 است.


به گزارش همدان ورزش؛ نخستین کارگاه آموزشی با موضوع کمک های اولیه در تنیس زیر نظر کمیته آموزش و مربیان فدراسیون تنیس با همکاری کمیته پزشکی ورزشی روز گذشته در محل آکادمی تنیس استقلال تهران برگزار شد. در این سمینار یک روزه حدود 50 نفر از مربیان رسمی تنیس از دوازده استان کشور حضور داشتند که از هیات تنیس همدان در بخش بانوان فاطمه عبدالله زاده ، گلنساء شوشتری و در بخش آقایان حسام محسنین در این سمینار شرکت نمودند.
به گزارش همدان ورزش؛ تیم او - اسپرت بانوان استان، برای حضور در مسابقات قهرمانی کشوراز امروز به مدت دور روز در چهار رده سنی به خوزستان اعزام شد.
فاطمه رسولی ، نساء قربانزاده ، فاطمه موذن، هدیه صادقی ، نازنین مرادی ، فاطمه سعادتی ،مرجان احمدی راد ،زهرا سلیمانی ، زینب حیدری و ایران محرابی به مربیگری ناهید جعفری فخارو سرپرستی لیلا آریایی نژاد در این مسابقات حاضر شدند .همچنین اعظم محمودی ، فرزانه صفری ومژگان پنهانی به عنوان داور در این مسابقات حضور دارند.

به گزارش همدان ورزش؛ ترکیب تیم خبرنگاران جهت حضور در مسابقات چند جانبه فوتبال و دوستانه فوتسال جام فجراعلام شد .
محمد حسامی، حامد صیفی، محمدرضا بهرامی صفت، میثم نوروزی، محمدحسین نوری فر، حمید غلامی، امیر غلامی، میثم ناصرنژاد، سعید صادق زاده، جلال محمدکریمی، پوریا پاکیزه، سعید شاهسوند، مجتبی دی آبادی، مجتبی مظاهری حاج تقی، میثم فتاحی، امیرحسین جامه بزرگ، جواد همدانی.به سرپرستی فرشید گلمحمدی در این مسابقات شرکت می کنند .