28. مرداد 1395 - 8:36   |   کد مطلب: 28008
بگذاريد يك دل سير گريه كند محمد/ بنا را محبوبه‌اش کشت
فضول‌ها نگذاشتند يك دل سير گريه كند. رفته بود پشت سالن كشتي با خودش تنها شود و به دلداده و منجی قديمي‌اش بگويد كه اين چه بازي بود با ما كردي؟ فضول‌خان‌ها اما نگذاشتند.

۱- نرفت خودش را بكُشد. اين زيباترين انهدام جهان نبود. نهايتش رفت پشت سالن كشتي ريو و با ميله‌ها، حلقه در گردن شد و گريست. لعنت بر رسانه كه اينجا هم نمي‌گذارد زار بزند. لعنت بر رسانه مجازي كه اينجا هم نمي‌گذارد فراغ بال صورتش را از باران‌هاي مديترانه‌اي، خيس كند. لعنت بر كلاغ‌هاي فضول. بگذاريد خودش را يك دل سير خالي كند. او از محبوبه‌اش شكست خورده است، نه غريبه. اين همان محبوبه پتياره‌اي است كه بارها او را از مرگ و خودكشي نجات داده است.

 
آخرين بار همين پارسال اينطورها بود كه قصد جان خودش را كرد. اما خودش گفت که كُشتي نجاتم داد. اين محبوبه، منجی جان من است. وقتي كه مادرش داشت آخرين نفس‌ها را مي‌كشيد و او راهي براي ناميرايي مامان نداشت، تنها حربه‌اش براي تحمل اين دنياي بي‌مامان، ميراندن خودش بود. حربه‌اي براي انهدامي زيبا. نه مثل نصرت رحماني يا عليرضا نابدل، نه مثل عشاق جينگلي مستون كه قرص برنج مي‌خورند كه آبكش شوند. نه مثل تين ايجرهاي دلداده‌اي كه همچون جوكيان قديم در آتش مي‌سوزند يا خود را به چراغ خواب رمانتيك اتاقشان آويزان مي‌كنند و سر از خسته‌خانه‌ي لقمان درمي‌آورند. چگونه مي‌توانست از مادر براي هميشه جدا شود. بي‌مادر مگر مي‌توان در خيابان قدم زد يا ماه را نگاه كرد يا اطلسي چيد يا به كسي فن پلنگ‌انداز ياد داد؟ مگر مي‌شود؟ آن روزها مادر زخم بستر گرفته بود و حرف زدن يادش نبود و تمام احتياجاتش را روي تكه‌كاغذي مي‌نوشت و او مي‌خواند و گريه مي‌كرد. الان كلكسيوني از دست‌نوشته‌هاي مادر را دارد كه با خطوطي لرزان بر كاغذ سفيد نقاشي شده است و چندتايش را هم به من يادگاري داده است. خط‌ها را كه نگاه مي‌كنم مي‌فهمم هرچه مادر منهدم‌تر مي‌شود، خط‌ها هم لرزان‌تر و كج و معوج‌تر مي‌شود. چه "خ”هاي كمرشكسته‌اي. چه "نون”هاي بيچاره‌اي. چه "ف”هاي رقت‌انگيزي. چه ”دال”هاي غم‌انگيزي.
 
اين حال و روز محمد بود آن روزها كه راهي مي‌خواست تا قبري هم براي خودش در كنار گور زيباي مادر بخرد و هم‌زمان باهم به صورت جفتي در آغوش مرگ روند. همچون جنيني كه در آغوش مادر، غمبرك زده است. چيزي به آن معصوميت، واقعا نوبرونه بود. بايد مفقود مي‌شدي در سياهي چشمانش كه ظلمات آخرالزمان‌ها بود؛ پر از ابرهاي سورمه‌اي كه باريدن يادشان رفته است. محمد اما خودكشي نكرد. مي دانيد چه‌كسي منجی‌اش بود كه دستش را گرفت و به سمت هستي و زندگي و اميد سوقش داد؟ مي‌دانيد كدام عجوزه هزارداماد يا كدام منجي غريق او را نجات داد از متلاشي شدن روحش؟ چه‌كسي در آن شب‌هاي تلخ، دستش را گرفت و از مرده‌شويخانه‌ها به سمت فراموشخانه‌ها كشاند؟ مي‌دانيد آن كدام پهلوان بود كه در آن شب‌هاي تار برايش لالايي‌ها خواند و از قبرستان‌ها نجاتش داد و به او ثابت كرد كه مرگ و انهدام، فضيلت نيست؟ تنها محبوبه‌ی او كشتي بود. تنها ريسمانش. تنها منجی‌اش. رفيق جينگش. اين كشتي بود كه همچون مادري در آغوشش گرفت و به ساحلش آورد. اين تنها و تنها كشتي بود. كشتي و كشتي و كشتي. محبوبه‌ی محبوبه‌ها و پتياره‌ی پتياره‌ها.

۲- چمدانش را برداشت و خرت و پرت‌هايش را تويش ريخت و به خانه كشتي اسباب كشيد و ماه‌ها از آنجا بيرون نرفت. اين تنها و تنها كشتي بود كه او آنقدر در آن، عرق‌ريزان جسم و تعريق روح مي‌كرد و سرگرم مي‌شد و خودش را به در و ديوار مي‌زد و شاگردانش را تر و خشك مي‌كرد و به هن و هن مي‌افتاد كه بالاخره از فكر مرگ مادر خلاصي مي‌يافت. در آن روزهاي خراب تنها دلدا‌ده‌اش كشتي بود. حتي دختركش هم كه سال‌هاست در هلند با مادرش زندگي مي‌كند و گاه صدايش را محمد مي‌شنود كه مي‌گويد پاپايي پول به حسابم بريز، نمي‌توانست او را به گريز از مرگ و آشتي با زندگي اميدوار كند. هيچ‌كس نمي‌توانست. اين تنها و تنها كِشتي درهم شكسته كُشتي بود كه بلم زد و بلم زد و بلم زد و او را در ساحلي كه چراغ‌هاي نئون و تماشاچيان بسياري داشت پياده كرد و بهش فهماند كه مردم منتظر توأند. در آغوششان يله شو تا بزرگ‌ترين اندوه جهان را فراموش كني.
 

يله شد اما فراموش نكرد. غم مادر را با شادي مردمش تاخت زد و راضي بود از اين قمار. اما گاهي لازم بود خلوت كند و بگرید. مثل ريو كه رفت بيرون سالن نشست تا كمي بگريد. لعنت بر رسانه كه نگذاشت زار بزند. بگذاريد او يك‌جايي پيدا كند و با محبوبه‌اش بگريد. فغان كند از دست اين دلداده كه گاه او را به عرش برده و گاه به زمين گرمش زده است. فغان كند از دست اين اكبيري دلرباي پر از پارادوكس كه گاه زندگي‌اش را نجات مي‌داد و گاه او را تا سخت‌ترين پرتگاه مي‌برد.
 
این چه بازی بود که با محمد کردی؟/ او را محبوبه‌اش کشت  ++++ قابل توجه عمو حسن 
او براي فراموشي عطر گيسوان مادر، با يك چمدان كوچك وارد خانه كشتي شد و همچون تارك دنيايي در آن زندگي كرد. ماه‌ها از آنجا تكان نخورد. ماه‌ها و ماه‌ها؛ كه عطر گيسوان مادر در باد يله شود. كه دستخط‌هاي مادر را فراموش كند. دستخط‌هايي كه پسرش را به دست حضرت زهرا مي‌سپرد و مي‌رفت. محمد تارك دنيا شده بود. او بود و محبوبه‌اي لغزان و قهار كه با او بازي بازي مي‌كرد. بايد رياضت بسياري مي‌كشيدي تا در زفافش غرقه شوي. همچنان كه در لندن شد و در ريو از بله‌برونش گريخت. محمد ساكن خانه غم بود. خانه‌اي كه فقط تشك و آدمك داشت. حتي روي شهر را نمي‌ديد. فقط بوي عرق تن بچه‌ها بود و تشك‌ها و ساندويچ‌هاي پيزوري و گاه قهقه خنده‌هايی كه رفقايش مهمانش مي‌كردند تا دنيا را براي او محل گذر كنند. اين عزلتي فراموش‌كارانه بود كه داشت به فضيلتش تبديل مي‌شد. از پول مي‌گريخت. از زن و پول مي‌گريخت. از شادي مي‌گريخت. تنها آدمك‌ها بودند كه مي‌توانستند دردش را تحمل كنند. تنها آدمك‌هايي لال و كر و كور ! آدمك‌هاي تمريني بچه‌ها كه هيچ دلداده‌اي نداشتند.

۳- فضول خان‌ها نگذاشتند يك دل سير گريه كند. رفته بود پشت سالن كشتي ريو با خودش تنها شود و به دلداده و منجی قديمي‌اش بگويد كه اين چه بازي بود با ما كردي؟ فضول خان‌ها اما نگذاشتند. با چيليك چيليك دوربينشان و فلش‌هاي خيره‌كننده‌شان و زهر متلك‌هايشان در شبكه‌هاي مجازي كه كشتيارش مي‌شدند و محاكمه‌اش مي‌كردند. من بلد نبودم به‌شان بگويم كه اين دلداده‌ي پتياره را از او نگيريد. نگذاريد با كشتي قهر كند. كشتي تنها محبوبه و منجی اوست. آن روزها هنوز مادر زنده بود. محمد در آسمان‌ها سير مي‌كرد. حميد سوريان برايم تعريف مي‌كرد كه "وقتي توي لندن قيامت كرديم يك ايراني وحشتناك متمول آمده بود بيرون سالن و ما را مي‌خواست. من و محمدآقا را. گفتم چي كار دارند‌؟ بچه‌ها گفتند آمده كه پول به پايتان بريزد. از رقم كلان و خيره‌كننده‌اش هيچ نپرسيد.” حميد آمده بود به ممد گفته بود كه آقا بيرون سالن يكي منتظرمان است كه دنيا را به پايمان بريزد. ممد گفته بود "من دنيا الان زيرپايم است كه مردمم را با سه طلا خوشحال كرده‌ام، تو اگه مي‌خواهي برو. من ديگر بيشتر از اين سه طلا و شادي‌هاي ملتم، مگه چقدر پول لازم دارم؟” حميد هم تحت تأثير قرار گرفته بود از اين حرف و نرفته بود مايه تيله‌ها را بگيرد. مي‌خواهم بگويم محمد بي‌نيازترين مربي جهان است. پول مي‌خواهد چكار؟ او تارك دنيايي بود كه فقط به عشق محبوبه‌اش زندگي مي‌كرد. محبوبه‌‎اي كه او را از همه قضاوبلاها نجات داده بود. برويد داستان‌هاي زندگي او در آلمان و هلند را بشنويد و ببينيد تا كجاي خرابات و آخرالزمان كه نرفته است؟ توي "دانشگاه”! آلمان چه‌كار مي‌كرده است؟ توي رستوران‌ها چه غذايي مي‌پخته است. چگونه بچه‌اش را داده دست زن خارجي‌اش و گفته كه "اين مال مادرش” و برگشته است. يا چگونه جنازه برادرش را كنار در خانه‌شان انداخته‌اند. او داشت از كدام ناكجاآباد سر در مي‌آورد كه يك سفر يلخي‌اش به ايران براي ديدن مادرش، پاگيرش كرد. بوي كشتي را كه شنيد و آدمك‌ها را كه ديد و رفقاي قديمي را كه بغل كرد، اصلا پايش گير كرد و ماندگار شد. ممرضا طالقاني فقط گفت برو يك نگاه به كشتي‌ها بينداز و او ديگر محبوبه قديمي‌اش را پيدا كرد. محبوبه‌اي كه او را از همه ويرانه‌ها و مرگ‌انديشي‌ها نجات داد.
 

۴- بگذاريد يك دل سير گريه كند محمد. او اين‌بار از دست محبوبه‌اش نارو خورده و با خودش خلوت كرده است. او نه‌تنها براي مادرش يك پسر خوب و نه‌تنها براي همه مردم ايران جنتلمني نازنين كه براي شاگردانش هم "داش بزرگه” بود. آنقدر داداش كه مي‌دانست كجا كنار تشك بايد سيلي فيل‌افكني توي گوش اميد نوروزي بكوبد تا به او شوك وارد كند. مثل آن مسابقات كذايي كه وقتي سيلي را شترق كوبيد، تماشاچي‌هايي كه دور و برشان بودند انگار كه بمب منفجر شده در رفتند و اميد چنان به خود آمد كه طلاي آن بازي‌ها را گرفت. داستان اين سيلي‌ها را از خودش بپرسيد. داستان خياطي‌هاي پدرش را از خودش بپرسيد. داستان تنهايي دخترش در هلند را از خودش بپرسيد. داستان اشك‌ها و تنهايي‌هايش را از خودش بپرسيد. من كه فضول نيستم پته‌اش را بريزم روي آب. من‌هم همانقدر عاشق‌اش هستم كه ديگران حيران مردانگي‌هاي اويند. من‌هم همانقدر با گريه‌هايش گريه مي‌كنم كه ديگران براي تنهايي‌اش مي‌خندند. من‌هم همانقدر ازش گريزانم كه او خود از شكست گريزان است.
 
این چه بازی بود که با محمد کردی؟/ او را محبوبه‌اش کشت  ++++ قابل توجه عمو حسن 
خواهشا فضول خان‌ها را از دور و برش بتارانيد تا او بيرون سالن كشتي ريو يك دل سير بگريد. چرا سر به سرش مي‌گذاريد؟ چرا به خاك سياه‌اش مي‌نشانيد؟ اين كشتي همان محبوبه پتياره‌اي‌ست كه ممدآقا را در لندن به بت سنگي ملتي تبديلش كرد و حالا هركس را كه مي‌بيني پتك گرفته دستش كه صنم ما را بشكند. اسطوره‌ها كه گريه نمي‌كنند. لابد ياد عطر گيسوان مادرش افتاده است. لابد ياد دخترش افتاده است كه گاه زنگ مي‌زند و دلبري مي‌كند. لابد ياد آن روزهاي بلوغ و بچگي‌اش افتاده كه پدر خياطش كت و شلوارهاي سايز بزرگ را كه روي دستش مي‌ماند، تن او مي‌كرد و هميشه هم اين كت و شلوارها به تنش زار مي‌زد. براي همين است كه هيچ‌كس او را با كت و شلوار در هيچ مراسمي نمي‌بيند. براي همين است كه يك‌جوري خاص است. براي همين است كه آنقدر تنهايي كشيده كه همه غذاهاي دنيا را بلد است. خب بگذاريد يك دل سير گريه كند. او فقط مسئول شادماني شما از كنار تشك‌هاي كشتي است. او حتي همان روزها هم كه حميد سوريان پايش در آن داستان گير كرد و الان بعد از شكست‌هاي ريو همه دارند متلك‌بارانش مي‌كنند كه خوب شد كيفر تقديم مدال‌هايش به سياست‌مداران را خورد، خيلي تلاش كرد كه حميد به آن مراسم نرود كه مجبور هم نشود آن متن كذايي را بخواند. محمد مثل داداش بزرگ بچه‌هاست. هم به جايش سيلي مي‌زند، هم به وقتش برادري مي‌كند.
 
۵- محمدبنا دوست داشتني‌ترين مرد اين ورزش است. حتي اگر اين دوتا برنز ناقابل را هم نمي‌آورد من همچنان عاشقش بودم. يك‌روز اگر رمانش را بنويسم خواهيد ديد كه او چقدر توصيف‌ناپذير است. مردي كه حيثيتش را جز زير پاي كشتي و مادرش، در پاي هيچ‌كس قرباني نمي‌كند. يك مرد زن‌گريز و پول‌گريز و جفاكشيده كه همچون تارك دنياها ماه‌ها در خانه كشتي زندگي مي‌كند تا براي شما مدالي دشت كند. گيرم گاه محبوبه‌اش روي خوشي به او نشان نمي‌دهد. ورزش قهرماني، يك پتياره است. هر لحظه عاشق چشم سياه كسي مي‌شود. اين همان محبوبه‌اي‌ست كه باز اگر محمد به پايش بنشيند، دوباره به او روي خوش نشان خواهد داد. صبر كنيد. يك كمي لطفا صبر كنيد. محمد باز برمي‌گردد. با پسركان طلايي‌اش. يا حتي نقره‌اي‌اش. با عشقي تمام و كمال نسبت به زندگي و شما مردمش. با نفرتي تمام و كمال از سياست و عمله‌هايش. باز با غذاهاي محشرش بازخواهد گشت محمد. باز با خنده‌ها و قهقهه‌هايش. باز با لباس‌هاي اسپورت و راحت كه نفرتش را از لباس‌هاي جغول و بغول و كت و شلوارهاي اجق وجق عيان خواهد كرد. محمد بازخواهد گشت و آنگاه باز محبوبه‌اش به رويش خواهد خنديد. با دندان‌هاي مينا و چشم‌هاي قهوه‌اي و هيكل ارغواني‌اش خواهد خنديد.
* ابراهیم افشار (روزنامه نگار)
 
28. مرداد 1395 - 8:32   |   کد مطلب: 28007
پیام حسین رضازاده خطاب به وزنه‌برداران المپیکی
حسین رضازاده رئیس سابق فدراسیون وزنه برداری پیامی را خطاب به وزنه برداران المپیک ایران صادر کرد.

پیام خدا قوت حسین رضا‌زاده به وزنه برداران عزیز کشورمان به شرح زیر است:
من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق
خدا قوت به شما پهلوانان عزیز ایران زمین که همواره سربلند بودید و هستید. تبریک به شماکه دل مردم ایران را شاد کردید و تمام تلاش خود را برای این صرف نمودید.
به عزیزانی که مدال آوردند تبریک می‌گویم و به آن عزیزانی که زحمت کشیدند و به مدال نرسیدند باید دست مریزاد گفت و زحمات آنها را ارج نهاد و بدانند که ملت رشید ایران قدر همت شما را می‌داند و از شما قدر دانند.
دوست و برادر شما حسین رضازاده

منبع: فارس

27. مرداد 1395 - 13:32   |   کد مطلب: 28004
پیام ویدئویی بهداد سلیمی از ریو برای حمایت از یک بیماری خاص + فیلم
بهداد سلیمی وزنه بردار فوق سنگین کشورمان از محل بازی های ریو در پست اینستاگرام خود از مردم و مسئولان خواسته است از یک بیماری خاص حمایت کنند.

پیام ویدوئویی بهداد سلیمی از ریو برای حمایت از یک بیماری خاص + فیلم

بهداد سلیمی وزنه بردار فوق سنگین کشورمان از محل بازی های ریو در پست اینستاگرام خود از مردم و مسئولان خواسته است از یک بیماری خاص حمایت کنند.

 



 
 
 

 

جهت دانلود فایل کلیک نمائید

 

به گزارش شریان نیوز،  بهداد سلیمی در فیلمی که در اینستاگرام خود منتشر کرده است از مردم و مسئولان درخواست داشته از کودکان مبتلا به بیماری "EB" حمایت کنند.

وی در پست خود نوشته است: " خیلی اتفاقی ما با این بیماری اشنایی شدیم و جز اندوه کاری از دستمان بر نمیومد.از شما مردم عزیزم میخوام حتی کــــم ودر توان خودتون کمک کنید. گاهی خدا می خواهد با دست تو دست دیگر بندگانش را بگیرد
وقتی دستی را به یاری می گیری،
بدان که دست دیگرت در دست خداست..

eb_home آدرس خانه ای بی: تهران ، بزرگراه همت ، شرق به غرب، ورودی خیابان شیخ بهائی ، نبش برزیل غربی ، پلاک 164
دوست من
با مهرت به پرواز مهمان شان کن.. بانک سینا - شعبه ملاصدرا - کد 366 شماره حساب
۳۶۶-۸۱۶-۱۰۰۱۰۱۴۵-۱
شماره کارت
6393461023840974
شماره شبا
IR300590036681610010145001
به نام بنیاد امور بیماری های خاص(گروه حمایت از بیماران ای بی)
وبسایت و درگاه اینترنتی واریز کمک های مردم خیراندیش
www.eb-home.ir
واریز کمک از طریق کد دستوری موبایل
*767*6#
آسمان پرواز پروانه های مان باشیم ... درد جسمی پروانه ها درمان ندارد
اما درد فرهنگی شان، مهجور بودن شان، رفتار بد جامعه با آنها درمان دارد، بیایید جامعه ای آگاه تر برای پروانه ها
بسازیم
به ترحم نه بگوییم، پروانه ها به ترحم نیاز ندارند
کانون حمایت از بچه های پروانه ای"

در ادامه صحبت های سلیمی را از ریو در خصوص این بیماری و درخواستش ببینید.

27. مرداد 1395 - 13:16   |   کد مطلب: 28003
حرکت زشت بهداد سلیمی و مربی اش از زبان یک مسئول جهانی
رئیس کمیته فنی فدراسیون جهانی وزنه برداری می گوید جای تاسف دارد یک مسابقه اینطور تمام می شود.

به نقل از جام نیـوز، جنجال ها بر سر مدالی که از دست بهداد سلیمی پرید، همچنان ادامه دارد. او و مربیان تیم ملی می گویند حق خوری صورت گرفته و داوران با وجود حرکت درست بهداد سلیمی، باعث شکست این وزنه بردار شدند.

 
تیم داوری اعتقاد داشتند دست چپ بهداد پس از بالا بردن وزنه صاف نشده و به همین دلیل حرکتش را خطا گرفته اند. بهداد و انوشیروانی پس از این اتفاقات، به سمت هیات ژوری داوران رفتند و اعتراض کردند.
 
سم کوفا، رئیس کمیته فنی فدراسیون جهانی وزنه برداری در این باره به رویترز می گوید: «اتفاق زشتی افتاد. ایرانی ها طوری رفتار کردند که حتی از مسئولان امنیتی خواستیم به داخل سالن بیایند. جای تاسف است که یک مسابقه اینطور تمام می شود.»
 
 
 
27. مرداد 1395 - 12:56   |   کد مطلب: 28002
شهر بهار میزبان همایش بزرگ ورزش صبحگاهی و دوچرخه سواری
همایش بزرگ ورزش صبحگاهی و دوچرخه سواری استان همدان روز جمعه ۲۹ مردادماه جاری به میزبانی شهرستان بهار برگزار می شود.

به گزارش همدان ورزش؛ این همایش همگانی با همکاری هیات ورزش های همگانی و هیات دوچرخه سواری استان همدان برگزار می شود.

در این همایش قرار است ورزشکاران شهرستان های مختلف استان همدان حضور یابند.

هیات های دوچرخه سواری و ورزش های همگانی استان همدان از تمامی علاقه مندان عضو هیات ها خواستند که در این همایش حضوری پرشور داشته باشند.

27. مرداد 1395 - 12:13   |   کد مطلب: 27996
حضور سوپر استاد بزرگ شطرنج شیروف در مسابقات اپن سینا همدان
رئیس هیئت شطرنج همدان از حضور سوپر استاد بزرگ شطرنج شیروف در مسابقات اپن سینا همدان خبر داد .

به گزارش همدان ورزش؛ احمد علی بابایی با اشاره به نزدیک شدن به زمان برگزاری سیزدهمین دوره مسابقات آزاد بین‌المللی شطرنج ابن سینا، اظهار کرد: به نظر می‎رسد این مسابقات بهترین مسابقات شطرنج ایران در سال جاری باشد.

وی از ثبت نام 25 بازیکن خارجی برای شرکت در این رقابت‎ها خبر داد و گفت: شطرنج‌بازانی از کشورهای ارمنستان، آذربایجان، گرجستان، تاجیکستان، عراق، روسیه، هلند، لتونی، قزاقستان، آمریکا و اوکراین در مسابقات ثبت نام کرده‌اند.

احمد علی بابایی بیان کرد: سوپر استاد بزرگ شطرنج شیروف در مسابقات اپن سینا حضور خواهد داشت.

وی با بیان اینکه استاد بزرگ تیویاکف قهرمان اسبق اروپا نیز در این رقابت‌ها حضور دارد، ادامه داد: استاد بزرگ احسان قائم‌مقامی کاپیتان تیم ملی شطرنج کشورمان نیز در این دوره از رقابت‌ها حضور می‎یابد.

 

انتهای پیام/

27. مرداد 1395 - 8:44   |   کد مطلب: 27991
اولین حریف فرزان عاشورزاده در المپیک را بهتر بشناسید
پر امید ترین تکواندو کار ایران چهارشنبه ۲۷ مرداد ماه روی شیاپ چانگ مبارزات ریو خواهد رفت تا در گام نخست با تکواندوکاری از مراکش روبرو شود.

به طور حتم فرزان عاشورزاده شماره یک تکواندو دنیا در وزن ۵۸ - کیلوگرم می تواند برای رسیدن به نشانی خوشرنگ در سر آغاز مبارزات تکواندو ایران با عبور از عمر حجامی مراکشی راه را برای رسیدنش به طلایی ۲۴ عیار باز کند.

اما حریف اول سونامی ایرانی تکواندو جهان از نظر فنی چه شرایطی دارد و اصولا چگونه مجوز حضور در مبارزات المپیک را پیدا کرده است؟
 فقط دو مدال
عمر حجامی در قیاس با سایر حاطرین در مبارزات وزن ۵۸ـ کیلوگرم ؛ تجربه چندانی ندارد. این مبارز اولین بار با شرکت در مسابقات جهانی ۲۰۱۵ چلی بینیسک روسیه سعی در معرفی خود داشت. با این حال در دور دوم رقابتها مغلوب حریفی از ساحل عاج داشت که خود او هم مطرح نبود.
به هر تقدیر عمر در روسیه به تادجو از ساحل عاج ۹-۸ باخت تا اولین تجربه بین المللی اش ناموفق از آب در بیاید.
حجامی تازه از راه رسیده سپس در مسابقات انتخابی المپیک سهمیه قاره آفریقا حضور پیدا کرد تا با خوش شانسی راهی ریو ۲۰۱۶ شود. در واقع انجام سه مبارزه با رقبایی نه چندان مطرح سبب شد تا قرعه سفر به برزیل در کارنامه عمر به ثبت برسد.
عمر در پورت سعید ۲۰۱۶ مصر موفق شد در مبارزه نخست مولویسان مارومو از لسوتو را ۳-۱ مغلوب کند. سپس نوبت به مازیا واندیل تکواندو نابلد از کشور سوازیلند رسید که برابر این مراکشی ۶-۱۸ شکست بخورد. بالاخره در دیدار فینال این یوسف صالح تونسی بود که ۳-۶ مغلوب عمر شد تا مراکش در مبارزات وزن ۵۸- المپیک ریو نماینده ای پیدا کند.
 
اولین حریف فرزان عاشورزاده در المپیک را بهتر بشناسید +عکس 
 
شکست آفریقایی با چاشنی تحقیر
البته رقابت‌های قاره آفریقا همیشه هم برای حریف اول فرزان عاشورزاده خوش یمن نبود. عمر در رقابتهای قهرمانی سال جاری قاره سیاه قبل از رسیدن به جمع مدعیان در یک چهارم نهایی برابر هانی نفاتی از تونس ۱۳-۲۳ تحقیر شد تا یادش باشد قرعه شانس همیشه درب خانه اش را نخواهد زد.
عمر البته در تورنمنت خلوت ۲۰۱۶ قطر بی دردسر به مدال نقره رسید آن هم در شرایطی که برای نخستین بار حریفی را در قد و قواره های میادین بین المللی پیش روی خود دید و باخت. این رقیب لوانت تونکات باتجربه از آلمان با سابقه کسب چندین و چند مدال طلای رقابتهای قهرمانی قاره اروپا و مدال برنز ارتش های جهان در سال ۲۰۱۵ بود.
 
 
 
به هر شکل حریفی که فینال تورنمنت نه چندان معتبر تکواندو قزر را به کارنامه خود افزود چهارشنبه اولین رقیب فرزان عاشورزاده تکواندو ماست. امید که سونامی ایرانی باز هم به روند موفقیت هایش ادامه دهد تا قلب میلیونها ایرانی را در اقصی نقاط این کره خاکی شاد گرداند.
 
نمودار تکواندوی وزن ۵۸ - کیلوگرم را در زیر ببینید:
 
 
 
 
27. مرداد 1395 - 8:43   |   کد مطلب: 27990
معاون وزیر نیرو گفت:در حال حاضر بالاترین نرخ تعرفه ابلاغی آب به بنایی اختصاص دارد اما افزایش قیمت در این حوزه نیز در دستور کار وزارت نیرو است.

محمد حاجی رسولیها مشاور وزیر نیرو و مدیر عامل شرکت مدیریت منابع آب ایران در گفتگو با باشگاه خبرنگاران جوان، در خصوص استفاده سازندگان ساختمان از آب تصفیه شده(شرب)،اظهار داشت: به هیچ عنوان نباید از آب شرب برای ساخت و ساز استفاده کرد و باید آب مورد نیاز این امر از منابع زیرزمینی، چاه های شهرداری و منابع شرکت آب و فاضلاب که آن را با صورت تانکر عرضه می کند، استفاده نمود.

وی تاکید کرد: در این فصل که پیک مصرف آب است،نباید از آبی که برای تصفیه آن هزینه های زیادی صرف شده در راستای فعالیت های کارگاهی استفاده شود.

مشاور وزیر نیرو اظهار داشت: اعتقاد شرکت مدیریت منابع آب بر این است که باید روند استفاده از آب های زیرزمینی تسهیل شده و پس از آن با افرادی که اینگونه آب را هدر می دهند، برخورد جدی کرد.

وی در خصوص وضعیت منابع آبی کشور، اظهار داشت:وضعیت سدهای کشور در مناطق مختلف متفاوت است اما به طور کلی ورودی های آب به سدها نسبت به سال گذشته رشد ۶۰ درصدی داشته است.

مدیر عامل شرکت مدیریت منابع آب ایران افزود: بارش ها در منطقه خلیج فارس،دریای عمان، دریاچه ارومیه و دریای خزر مطلوب بوده، اما وضعیت در حوزه فلات مرکزی بحرانی است؛ برهمین اساس اگرچه بارش ها بهبود یافته اما نباید از مسئله مدیریت مصرف چشم پوشی کرد.

افزایش هزینه آب بنایی در دستورکار وزارت نیرو
رحيم ميدانی معاون امور آب و آبفای وزارت نیرو گفت:در حال حاضر حدود ۹۰ درصد بنایی ها به صورت تصحیح قرار داد است، مالکی که انشعابی داشته، برای ساخت و افزایش واحدها مجوزمی گیرد که در این صورت نوع مصرف نیز به بنایی تغییر پیدا می کند.

وی افزود:طبق مجوز اخذ شده از شورای شهر، نرخ آب مورد استفاده در بنایی ها به مترمکعبی چهار هزار تومان افزایش یافته، همچنین طبق دستورالعمل به ازای هرمترمربع واحد اعیانی ۲ مترمکعب آب به صورت پیش فروش از کسانی که بنایی می کنند اخذ می شود.

وی یادآور شد: برهمین اساس اگر مشترک مدیریت مصرف داشته باشد حتی می تواند به ازای هر مترمربع ۵۰۰ لیتر مصرف کند که در صورت صرفه جویی مابقی هزینه دریافت شده، بازپرداخت می شود.

میدانی در پاسخ به این سوال که آیا رقم در نظر گرفته شده برای استفاده از آب تصفیه شده برای بنایی و مصارف ساختمانی پایین نیست، اظهار داشت:در حال حاضر بالاترین نرخ در تعرفه های ابلاغی به بنایی اختصاص دارد اما افزایش قیمت نیز در دستور کار وزارت نیرو است.
 

برچسب‌ها: 
27. مرداد 1395 - 8:40   |   کد مطلب: 27989
بعد از حذف ناعادلانه بهداد سلیمی از مسابقات سنگین وزن رشته وزنه برداری المپیک ریو، رسانه های معتبر جهان با قرار دادن عکس وی بر روی صفحه اول، به این واقعه واکنش نشان دادند.

به گزارش "ورزش سه"، بسیاری از سایت های معتبر جهان مثل گاردین، یاهو، دیلی میل و واول با قرار دادن عکس هایی از بهداد سلیمی، در مورد مسابقات دسته سنگین وزن رشته وزنه برداری المپیک مطالبی را منعکس کردند و با نشان دادن عکس هایی از تماشاگران و خود بهداد، به حذف نا عادلانه قهرمان المپیک لندن اشاره کردند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

27. مرداد 1395 - 8:30   |   کد مطلب: 27988
 سلفی هرکول با هواداران

بهداد سلیمی با تماشاگران ایرانی حاضر در سالن عکس سلفی گرفت.

 سلفی هرکول با هواداران

صفحه‌ها

اشتراک در پایگاه اطلاع رسانی ورزشکاران همدان RSS