به گزارش پایگاه خبری همدان ورزش،مجید دیبافر کارشناس ارشد بیومکانیک ورزشی نوشت: در پایان قرن ۱۹ میلادی جریان فکری تازهای با رویکردی آرمانی به اساطیر یونانی (که در آن زیبایی، تناسب و پرورش یافتگی عضلات و بدن، عاملی برای ستایش و تمجید انسان قلمداد میشد). پدید آمد. بر اثر نفوذ این جریان فکری جدید، سنت قدیمی بلند کردن سنگ بصورت ورزش مدرن وزنهبرداری درآمد و با توجه به روند توسعهاش، جوانب گوناگونی در فرهنگهای مختلف پیدا نمود. یوجین ساندو (Eugene Sandow) یک فوق ستاره فرهنگ بدنی در اوایل قرن بیستم شخصی بود که شهرت خود را در اروپا بعنوان مرد قدرتمند حرفهای بدست آورد و پیروزمندانه با دیگر مردان قدرتمند مبارزه میکرد و آنها را علیرغم تمام شیرین کاریهایشان شکست میداد. او در سالهای ۱۸۹۰ به آمریکا آمد و توسط فلورنس زیگفلد مورد حمایت قرار گرفت. چیزی که ساندو را از سایرین متمایز میکرد زیبایی، ورزیدگی، قدرت و پرورش یافتگی عضلات و بدن وی بود و بیشتر به خاطر معروفیت ساندو بود که فروش هالتر و دمبل بطور سرسام آوری بالا رفت.
در کشور ما نیز جوانان با علاقه وصف ناپذیری به این رشته ورزشی تمایل نشان دادند و مشارکت جوانان در این رشته به میزان زیادی بالاتر رفت.همین استقبال برای مسئولین ورزشی و مربیان می تواند نقطه قوتی باشد به شرطی که به بهترین وجه جوانان را در این مسیر هدایت کنند و می تواند زنگ خطری باشد که سلامتی جوان را به پرتگاه بحران های روانی و جسمی ببرد .بسیاری از جوانان ، چه درخانم ها و چه در اقایان تمایل دارند اندام متناسب و استانداردی داشته باشند بطوری که مورد تحسین اطرافیانشان قرار بگیرند . بدن سازی ورزشی است بی نهایت علمی که اگر مربی این رشته مهیج ورزشی علم آن را نداشته باشد ، زندگی فرد ورزشکار را می تواند به قهقرا ببرد . اگر باهم دیگر تعارف نداشته باشیم ، در زندگی امروزی جوانانمان یک عقیده بیشتر موج می زند که با کمترین زحمات به بیشترین نتایج و ثمرات باید رسید .وقتی در باشگاه های بدنسازی حضور بهم رسانید در غالب ورزشکاران می توانید این طرز تفکر را ببینید . کمتر ورزشکاری است در این رشته ورزشی بر این باور باشد که بدنسازی یعنی با جدیت ، سرسخت ، با برنامه و منسجم تمرین کردن و همواره بر این اصل استوار است. اگر با بهترین های این رشته جذاب ورزشی هم گفتگو داشته باشید بر همین نکته اذعان خواهند داشت که بدنسازی یعنی تمرین ، تمرین و تمرین چرا که تمرین و پشتکار است که معجزه می کند . ورزشکاری که هدف خود را از ورزش، سلامتی نمی داند و به دنبال خودنمایی و فخر فروشی با هیکل خود می باشد قطعا در دراز مدت ، بحران های متفاوتی را تجربه خواهد کرد. اینگونه افراد به دلیل اینکه هدف خود را درست تعریف نکرده اند ، بجای آنکه دست به دامان تمرین های منظم و با برنامه شوند ، از مکمل ها و هورمون ها به وفور استفاده می کنند. شاید در کوتاه مدت به نتیجه ای که در ذهن دارند، برسند اما بی شک آسیب هایی را که برای جسم و ذهن خویش ایجاد کرده اند را تحمل نخواهند کرد . بنابراین قبل از هر چیزی هدفتان را در این رشته ورزشی بخوبی و در راستای ارزش ها تعریف کنید تا بتوانید از این رشته ورزشی به بهترین شکل استفاده نمایید . نکته بسیار مهم و حیاتی دیگر دانش مربیان در این زمینه است . برخی از مربیان این رشته ورزشی ، دلسوز ، با دانش و به شدت مسئولیت پذیر هستند و برخی دیگر به دنبال منافع مالی خویش هستند و به سلامتی ورزشکار کمتر از جیبشان اهمیت می دهند که در هر رشته ورزشی این دست افراد حضور دارند. قطعا فروش مکمل ها و ویتامین ها برای مربیان منبع درآمد خوبی می تواند باشد ولی یادمان باشد قبل از مصرف هرگونه مکمل یا هورمون یا ویتامین از فواید و مضرات آنها ، آگاه شویم و با باز بینی هدف خود از ورزش ، از آنها استفاده نماییم . عقل حکم می کند اگر قرار است از مکمل های ورزشی استفاده کنیم با متخصص تغذیه در این زمینه مشورتی داشته باشیم و اگر قرار است هورمونی به بدنمان تزریق کنیم با متخصص غدد و متابولیسم صحبتی بکنیم چرا که این متخصصین بهتر از هر مربی از فواید و مضرات این مکمل ها و هورمون ها آگاه هستند .
حرف آخر : بدن سازی یک ورزش مطلق نیست ، یک علم است . مربی آگاه و مسئولیت پذیر می تواند مسیر ورزشی ورزشکارش را روشن کند و او را به قله های رفیع سلامتی رهنمون کند و مربی دلال و منفعت طلب جیب پرپولش را به راحتی با سلامتی ورزشکارش تعویض می کند و زندگی او را به سمت بیماری ها و بحران های ذهنی و جسمی هدایت می کند .ارزش سلامت زیستن با صرفا هیکلی خوش تراش داشتن یکسان نیست . کمی آگاهانه رفتار کنیم و بیندیشیم که سلامتی هدیه ای بی نظیر از خداوند سبحان است.